سلام ای معلم بزرگوار
که رهنمای زندگانی منی
رفیق دوره عزیز کودکی
چراغ دوره جوانی منی
تو با کلام گرم و مهربان خود
به من شجاعت و امید می دهی
مرا هراسی از غم سیاه نیست
تو مژده های شادی سپید می دهی
سلام ای که در اتاق تنگ درس
دل مرا چو آسمان گشوده ای
به پرتو سواد دیده مرا
به رازهای این جهان گشوده ای
خدا و مادر و تو و پدر
چهار یار زندگانی منید
به راستی که هرچه دارم از شماست
شما امید جاودانه منید
برچسبها: شعر معلم, شعری درباره مقام معلم, شعر درباره معلم, گلستان دانش
به علم افزون و والائی معلم
اگر چه بی تمنایی معلم
فضیلت آنچنان اندر وجودت
که گویا چون معمایی معلم
به وقت ساعت تدریس قرآن
رها از قید دنیایی معلم
تو همچون چشمه امید مایی
امید نسل فردایی معلم
محصل چون گل و خود باغبانی
نسیم عطر گلهایی معلم
درون ظلمت و فقر و جهالت
تو شمع بزم شبهایی معلم
ز درد هر دل بیماری آگه
طبیب زخم دلهایی معلم
بگنجد گرچه نامت در الفبا
تو افزون از الفبائی معلم
به امر دانش و علم و فضیلت
محصل را چو بابائی معلم
به دشت خشک جمله بیسوادان
تو جاری مثل دریایی معلم
دل تاریک ما را نور امید
به دلها چشم بینائی معلم
ز قید فتنه ی کوته نظرها
سراسر خود مبرائی معلم
زبانم الکن است از گفتنیها
چو تاجی بر سر مائی معلم
چو انشاء بود درس من امروز
تو خود موضوع انشائی معلم
نوای دلکش صوت مناجات
نثارت باد هر جائی معلم
عجب نبود اگر اینک مرادی
بگوید گل سراپائی معلم
برچسبها: شعر معلم, شعری درباره مقام معلم, شعر درباره معلم, اشعارمعلم
کنون سرباز قرآنی معلم
محصل جسم و تو جانی معلم
محصل چون قمر محتاج نور است
توئی خورشید نورانی معلم
بود پروانه علمت محصل
که تو شمع فروزانی معلم
توئی آن باغبان با فضیلت
که گلها را نگهبانی معلم
تو سازی از محصل های دینی
وطن را چون گلستانی معلم
زدی پا در رکاب علم و تقوی
که اکنون همچو لقمانی معلم
تو با آن حربه ایمان و دانش
چو شمعی فروزانی معلم
برچسبها: شعر معلم, شعری درباره مقام معلم, شعر درباره معلم, گلستان دانش
بوی گل بوی بهاران می دهی
برچسبها: شعر معلم, شعری درباره مقام معلم, شعر درباره معلم, گلستان دانش
اندیشه ام از تو سبز و آباد شده
از جهل وغم این فکرتم آزاد شده
در مکتب پاک و شاد استاد ببین
غم رفته زجانم ودلم شاد شده
در مکتب تو همیشه شاگردم من
دور از رخ تو همیشه پر دردم من
در فصل بهار و روز استاد ببین
بی نور معلم این چنین زردم من
آموزش عشقم از همین مکتب توست
اندوخته ی سوادم از این لب توست
گفتم که مریضم و بیا بستر من
چون عامل دردم این غم و این تب توست
با این گچ عشق تخته ی جانم زن
خطّی ز کلام خود به ایمانم زن
صد درس در این کلاست آموخته ام
یک درس ز عشق جان ویرانم زن
برچسبها: معلم, آموزگار, شعر درباره معلم, روز معلم

ای معلم ای سر و پا جان من
ای طلوع مهتاب تابان من
ای که بی تو کوه علم ریزد زمین
ای هستی ،ای خورشید تابان سفید
اگر بی تو باشد هم جهان
نخواهم زنده ماند ای روح من
ای که در مقابلت
زبانم قاصر است
ای زمین ،ای کهکشان ،ای کوه علم
جان من ،ای هستیم ،ای خون من
ای معلم ،ای سر و پا ،جان من
ای که بی تو بشکند سنگ صبور
ای هستی ،ای خورشید تابان سپید
برچسبها: شعر معلم, شعری درباره مقام معلم, شعر درباره معلم, گلستان دانش
اميد بيداري
اي نشانه ي پاكي
اي اميد بيداري
اي معلم خوبم
اي محبت جاري
****
من اسير شب بودم
توچراغ راه من
مثل ماه تابيدي
در شب سياه من
****
از تو ديدگان من
چون ستاره روشن شد
نكته هاي شيرينت
شمع روشن من شد
*****
راه زندگاني را
تو به من نشان دادي
شور و عشق و ايمان را
در دلم تو بنهادي
*****
خانه ي دل من شد
جايگاه مهر تو
من هميشه مي مانم
در پناه مهر تو
*****
علي اصغر نصرتي
برچسبها: امید, امیدبیداری, شعر, شعر درباره معلم
من معلم هستم
حرفه ام هست رسالات نبی
شغل من پرورش گل باشد گل و ریحان ُغنچه های کوچک
مریم و نرگس و شب بو یاس و شبنم ُُرزخوشبو
همه شاگردانم گل هستند نوگلانم همه سوگل هستند
من معلم هستم....و به خود می بالم
چون که روشنگر راهی باشم....که بود راهنمای گلها
چون که شمعم به رهی طولانی.....از برای آنها
من به خود می بالم و بود زمزمه ام در همه حال:
تا کنون چند نفر را بده ام راهنما؟
یا که اصلاُ هنرم چیست؟چه توانم کردن تا که بهتر باشم ؟
یا چه باید بکنم در ره علم و هنر؟
یا که من در ره انجام هدف ُاز برای باغبانی کردن :
با چه تدبیر توانم گل رز را بهتر از قبل شکوفا کردن ؟
با چه ترفند و هنر می توانم به شفایق ذوق و انگیزه دهم؟
من به یاس و نرگس چه بگویم که توانمند شوند در هنرمندی و علم آموزی؟
راز خوشبختی را با کدامین واژه به همه گلهایم خوب تفهیم کنم ؟
من دعایم این است بر سر سجاده :
مهربانا:ما را از برای باغی که امانت باشد نزدمان هر ساله
رهنما باش خودت بینشی ده سرشار
دانشی ده بسیار هنری افزون تر
صبر ایوب نبی تو به ما هدیه نما
قلبمان کن پرنور سینه هامان پرشور
دیده ای بینا ده تو به ما ای دادار
تا که در حفظ امانت هامان
شاد و پیروز شویم
در ره پرورش گلهامان
باغبانی باشیم پرتلاش و پرشور سخت کوش و مسرور با صفا و پر شور
ای خدا گلهامان همه محتاج تواند همه را با لطفت در پناه مهرت سبز و پیروز بدار
برچسبها: معلم, شعر درباره معلم, روز معلم, گلستان دانش
گفت استاد مبر درس از یــاد
یاد باد آن چه مرا گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یـــاد
هیـــــچ یــادم نرود این معنی
کـــه مرا مادر من ،نـــادان زاد
پـــــدرم نیز چو استـــادم دید
گشــــت از تربیــــــت من آزاد
پس مرا منت از استـــــاد بود
که به تعلیم من اُستـــــاد اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصــل که نا گفته نهاد
قدر استــــاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد
برچسبها: شعر معلم, شعری درباره مقام معلم, شعر درباره معلم, گلستان دانش
سلام اي معلم....
سلام اي معلم بزرگوار كه رهنماي زندگاني مني
رفيق دوره ي عزيز كودكي چراغ دوره ي جواني مني
******
تو با كلام گرم و مهربان خود به من شجاعت و اميد مي دهي
مرا هراس از غم سياه نيست تو مژده هاي شادي سپيد مي دهي
******
سلام اي كه در اتاق تنگ درس دل مرا چو آسمان گشوده اي
به پرتو سواد ديده ي مرا به راز هاي اين جهان گشوده اي
******
خدا و مادر و تو و پدر،همه چهار يار زندگاني منيد
به راستي كه هر چه دارم از شماست شما اميد جاوداني منيد
محمود كيانوش
برچسبها: معلم, شعر درباره معلم, روز معلم, گلستان دانش
سلام اي معلم....
سلام اي معلم بزرگوار كه رهنماي زندگاني مني
رفيق دوره ي عزيز كودكي چراغ دوره ي جواني مني
******
تو با كلام گرم و مهربان خود به من شجاعت و اميد مي دهي
مرا هراس از غم سياه نيست تو مژده هاي شادي سپيد مي دهي
******
سلام اي كه در اتاق تنگ درس دل مرا چو آسمان گشوده اي
به پرتو سواد ديده ي مرا به راز هاي اين جهان گشوده اي
******
خدا و مادر و تو و پدر،همه چهار يار زندگاني منيد
به راستي كه هر چه دارم از شماست شما اميد جاوداني منيد
محمود كيانوش
برچسبها: شعر معلم, شعری درباره مقام معلم, شعر درباره معلم, گلستان دانش
.: Weblog Themes By Pichak :.