*** عاقبت آن سوار می آید ***
به شکوه جوانه ها سوگند
به تب سبز دانه ها سوگند
که ز پا هيچ و هيچ ننشينيم
تا شکوفاي فجر را بينيم
عاقبت آن سوار، مي آيد
بي قراران قرار مي آيد...
تعجیل در ظهورش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
برچسبها: امام زمان, انتظار, امید, گلستان دانش
چه گویم از این روزگار ، چه گویم از این شهر قصه ، قصه های تلخ و شیرین . خاطرات خود را ورق می زنم و وقتی به تو می رسم ، می ایستم و نگاهت می کنم . در صندلی فرو رفته ام و چشم هایم را بسته ام . کتابی که به من دادی هنوز در دستانم هست . روی صحفه اول آن اسم تو حک شده . روز وداع با تو یادم هست . یادم هست که تو بودی ولی نمی خواستی با من باشی . نمی دانم چرا ، حال تنهای تنهایم . اشک روی گونه هایم سرازیر می شود ، هر چند تو رفته ای ولی هنوز من در فکر تو هستم . از روی صندلی بلند می شوم و کتاب تو را کنار می گذارم و دیگر فهمیدم که تو برنمی گردی حال من مانده ام . به شهر قصه ها می روم و نگاهم به کسانی است که فراموش شده اند . حال من هم دیگر فراموش شدم . نگاهم به کسانی است که عشق خود را فراموش نکرده اند . میروم روی صندلی مینشینم . هوای بسیار خوبی می وزد . یک نفر از دور آمد و کنار من نشست و نگاهش به من . من گفتم چرا به من نگاه می کنی ؟ و او گفت ، چهرات ناامید است . گفتم همه کسانی که اینجا هستند چهره شان ناامید هست و او گفت تو فرق می کنی . یک بار دیگر نگاهش کردم و نمیدانم چی شد که عشق در نهان خود شروع به رشد کرد و او نزدیک و نزدیک تر آمد و سرش را روی شانه هایم گذاشت . همه کسانی که یک روزی فراموش شده بودند همین کار را کردند و عشق خود را به همدیگر تقسیم کردند و از آن روز به بعد آن شهر قصه که ، شهری گمشده و فراموش شده ها بود تبدیل به شهر قصه های رویایی شد . دوست عزیزم نمی خواهم از وبت تعریف کنم چرا که بیش از اندازه کلیشه ای می شود و همین را بگویم که تو همان کسی هستی که روی صندلی نشستی و سرت را روی شانه هایم گذاشتی و من را به شهر قصه های رویایی بردی . امیدوارم که همیشه مثل شهر قصه ها پر از قصه های رویایی باشی و آرزو می کنم که قصه های خود را فراموش نکنی چرا که ما با قصه ها اجین شده ایم .
برچسبها: عشق, امید, گلستان دانش
قهرمانی با یک امید
کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد، استاد پذیرفت و به پدرکودک قول داد که یک سال بعد میتواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاهها ببیند!
در طول شش ماه استاد فقط روی بدنسازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد! بعد از شش ماه خبر رسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار میشود. استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تکفن کار کرد.
سرانجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تکفن همه حریفان خود را شکست دهد! سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاهها نیز با استفاده از همان تکفن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات کشوری؛ آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری کشور انتخاب گردد.
وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزیاش را پرسید. استاد گفت: ” دلیل پیروزی تو این بود که اولاً به همان یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود، و سوم اینکه راه شناخته شده مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی نداشتی!”
یاد بگیر که در زندگی، به نقاط ضعف خود به دید فرصت نگاه کنی.
برچسبها: امید, قهرمان
چه شب ها دست به دعا برمی داشتیم
بی آنکه امیدی داشته باشیم کسی صدایمان را بشنود
در قلبمان آوای امید بخشی سو سو می زد اما خارج از درک ما بود
حال از ترس رها شده ایم
اگر چه می دانیم برای ترساندن ما چیزهای بسیاری هست
کوه ها را در می نوردیم بی آنکه بدانیم در توانمان هست یا نیست
ایمان معجزه می کند
امیدی است پاینده
چه کسی می داند معجزه ایمان چه می کند
تو می روی حتی بی آنکه بدانی چگونه
هر گاه ترس بر تو چیره شد
دعا را فراموش نکن
امید مثل پرندگان تابستانی بر سرت به پرواز در می آید
حال اینجایم
با قلبی سرشار که نمی توانم شرح دهم
قلبی سرشار از ایمان و واژه هایی که هرگز تصور نمی کردم
برچسبها: امید, ترس, رها, دعا
به یاد بسپار : امید لباس خوش رنگ و رویی است که بر خستگی دیروزمان می پوشیم.
با خود تکرار کن: همیشه فردایی وجود دارد!
یادت باشد: خشمگین شدن از انتقاد، تاکیدی بر درستی آن است!
مطمئن باش: اگر به خودت ایمان داشته باشی هیچ چیز مانع راهت نیست.
این فرمول را به خاطر بسپار: 9بار زمین بخور، 10 بار برخیز!
اگر بخواهید همه چیز باشید، نمی توانید چیزی شوید.
با خود تکرار کن: من خم می شوم، اما نمیشکنم.
باور کن: شکست نخوردن هرگز به معنای پیشرفت نیست.
فراموش نکن: غیر ممکن ها اغلب چیزهایی هستند که برایشان تلاشی نشده!
با خود تکرار کن: اگر کسی یک بار مرا فریب دهد، شرم بر او باد، اگر دوبار مرا فریب دهد، شرم بر من باد!
هرگز از سایه ها نهراسید، زیرا سایه ها نشانه آن است که در همان نزدیکی روشنایی وجود دارد.
هیچ چیز تسلی بخش تر از آن نیست که دریابید مشکلات همسایه نیز دست کم به اندازه مشکلات خودتان بزرگ است.
یادت باشد: مردم از افرادی که احساس حقارت را در آنها زنده میکنند، بیزارند.
فراموش نکن: خطا کردن خصوصیت انسان است، اصرار در خطا خصوصیت شیطانی!
پذیرفتن آنکه خطا کرده اید، بهترین شیوه ایست که نشان می دهدکمی عاقل تر شده اید.قانون مهم آن است ؛ هرگز چیزی را تلف نکنید، چه وقت باشد، چه کاغذ!
هنر تعریف کردن و خوشگویی را بیاموزید؛ دارایی بزرگی است!
به خاطر بسپار: تنفر زیرکانه ترین شکل خشونت است!
رمز موفقیت آن است که کارهای معمولی را به شکلی ارزشمند انجام دهید!هرگز تصمیم تان را پیشاپیش اظهار نکنید!
بهتر است برای یک روز هم که شده "شیر باشید" تا آنکه برای همه سال های زندگیتان " گوسفند" باشید!
بهترین روش برای خوشحال کردن خود آن است که دیگر را خوشحال کنید.
به خاطر بسپار: خشم بادی است که چراغ ذهن را خاموش میکند!
شما جوجه را با صبر كردن از تخم به دست مي آوريد، نه با شكستن آن!
برچسبها: امید, شکست, خشمگین, متن زیبا ی امید
حضرت علی (ع) می فرمایند: مواظب افکارت باش که گفتارت می شود٬مواظب گفتارت باش که رفتارت می شود٬مواظب رفتارت باش که عادتت می شود و مواظب عادات باش که شخصیتت می شود مواظب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود.
همچنین :چهار چيز است كه به هر كس داده شود خير دنيا و آخرت به او داده شده است: راستگويى، اداء امانت، حلال خورى و خوش اخلاقى.
و :اگر هم به بهشت اميد (و باور) نمى داشتيم و از دوزخ نمى هراسيديم و پاداش و كيفرى در ميان نمى بود باز شايسته بود كه در طلب مكارم اخلاق برآييم، زيرا كه راه موفقيت و پيروزى در تحصيل مكارم اخلاق است.
و :اگر خواهان مكارم و بزرگوارى ها هستى از حرام ها دورى كن.
و :به مكارم اخلاق پايبند باشيد كه آن مايه سربلندى است و از اخلاق پَست دورى كنيد كه آن انسانهاى شريف را پَست و بزرگوارى را از بين مى برد.
پيامبر صلى الله عليه و آله:چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى كامل نمودن اخلاق زيبا مبعوث شده ام.
مولانا در رابطه با این موضوع و آثار اخلاق و افکار بد در آخرت می فرماید:
آن سخنهاىِ چو مار و
كژدُمت
مار و كژدم گشت و مىگيرد دُمت
اوليا را داشتى در
انتظار
انتظار رستخيزت گشت مار
وعده فردا و پس فرداى
تو
انتظارِ حشرت آمد واىِ تو
منتظر مانى در آن روز
دراز
در حساب و آفتابِ جان گداز
خشمِ تو تخم سعير و دوزخ
است هين
بكُش اين دوزخت راكاين فخ است
كشتنِ اين نار نبود جز به
نور
نُورُكْ اطْفا نارَنا نَحْنُالشَّكُور
گر تو بى نورى كنى، حلمى بد
است آتشت زنده است و در
خاكستر است
آن تكلُّف باشد و روپوش
هين
نار را نكشد بغيرِ نورِ دين
و همچن عارفی از قبرستانی می گذشت٬قبرهای کنده شده و آماده برای دفن را دید روبه قبرها گفت آیا شما واقعا مار و عقرب و موجودات عجیب در خود دارید؟ندا آمد که نه!این شما هستید که با اخلاق بد و رذایل اخلاقیتان زشتی خود که مانند مار و عقرب هستند را وارد قبر می کنید و همانها هم بستر شما می شوند .
برچسبها: فکر, تفکر, طرز فکر کردن, امید
وقتی خوشبخت هستی که وجودت آرامش بخش دیگران باشد.
آدم های بزرگ شرایط را خلق می کنند و آدم های کوچک از آن تبعیت می کنند.
وقتی به چیزی می رسی بنگر که در ازای آن از چه گذشته ای.
به خودت بیاموز هر کسی ارزش ماندن در قلب تو را ندارد.
همیشه حرفی رو بزن که بتونی بنویسی،
چیزی رو بنویس که بتونی امضاش کنی
و چیزی رو امضاء کن که بتونی پاش بایستی...
برچسبها: خوشبختی, زندگی, امید, گلستان دانش

عشق اگر عشق باشد ؛
هم خنده هايت را دوست دارد ،
هم گريه هايت را ….
هم شادي ات را دوست دارد ؛
هم غم هايت را …
هم لحظه هاي شادابي ات را مي پسندد ،
هم روز هاي بي حوصلگي ات را …
هم دقايق پر ازدحامت را همراهي ميکند ،
هم دقايق تنهايي ات را …
عشق اگر عشق باشد ،
هم زيبايي هايت را دوست دارد ،
هم اخم هايت را درروزهای تلخی...
هم سلامتت را می پسندد،
هم روزهای گرفتاری وبیماری همراهیت میکند...
عشق اگر عشق باشد،
بایک اتفاق،
تو راتعویض نمیکند،
همراهیت میکند تا بهبود یابی...
عشق اگر عشق باشد،
هر ثانیه دستانش در دستان توست.
در سختی و آسانی...
" تا ابد "
برچسبها: عشق, دوست داشتن, امید, گلستان دانش
اميد بيداري
اي نشانه ي پاكي
اي اميد بيداري
اي معلم خوبم
اي محبت جاري
****
من اسير شب بودم
توچراغ راه من
مثل ماه تابيدي
در شب سياه من
****
از تو ديدگان من
چون ستاره روشن شد
نكته هاي شيرينت
شمع روشن من شد
*****
راه زندگاني را
تو به من نشان دادي
شور و عشق و ايمان را
در دلم تو بنهادي
*****
خانه ي دل من شد
جايگاه مهر تو
من هميشه مي مانم
در پناه مهر تو
*****
علي اصغر نصرتي
برچسبها: امید, امیدبیداری, شعر, شعر درباره معلم
.: Weblog Themes By Pichak :.