تاريخ : چهارشنبه سی ام اسفند ۱۳۹۱ | 14:22 | نویسنده : اکرم مالكي پور |

عذاب قوم هود 


قرآن كريم در سرگذش قوم عاد و پيامبرشان هود با اشاره به مجازات دردناك آنان مى فرمايد: ((چون هنگام فرمان ما به مجازاتشان فرا رسيد، هود و كسانى را كه به او ايمان آورده بودند، به خاطر رحمت و لطف خاصى كه به آنان داشتيم رهايى بخشيديم (١٥٧).


((و ما اين قوم با ايمان را از عذاب شديد و غليظ رهايى بخشيديم)). (١٥٨)


اين نكته قابل توجه است كه قرآن قبل از بيان مجازات افراد بى ايمان و ستمكار، نجات و رهايى قوم با ايمان را ذكر مى كند تا گمان نشود كه به هنگام عذاب الهى تر و خشك و گناهكار و بى گناه با هم خواهند سوخت ، چرا كه خداوند حكيم و عادل ، محال است كه حتى يك نفر با ايمان را در ميان انبوهى بى ايمان و گناهكار مجازات كند، بلكه رحمت الهى اين گونه اشخاص را قبل از شروع مجازات به محل امن منتقل مى سازد،

 چنانكه قبل از آن كه طوفان فرا رسد، كشتى نجات نوح آماده بود و پيش از آن كه شهرهاى لوط در هم كوبيده شود، شب هنگام لوط و تعداد معدودى از ياران با ايمانش به فرمان الهى خارج شدند.


اين تناسب نيز قابل ملاحظه است كه قوم عاد افرادى خشن و درشت و بلند قامت بودند كه اندام آنان به تنه درختان نخل تشبيه شده است و به همين نسبت ساختمان هاى محكم ، بزرگ و بلند داشتند تا آنجا كه در تاريخ قبل از اسلام مى خوانيم كه عرب ها بناهاى بلند و محكم را به عاد نسبت مى دادند و مى گفتند ((عادى )) از اين رو عذاب آنان نيز مانند خودشان غليظ و خشن بوده است .


قوم عاد كه اندامى قوى و درشت داشتند، براى حفظ خود از تندباد گودال ها و پناهگاه هاى زيرزمينى ساخته بودند؛ اما قدرت تندباد در آن روز به حدى بود كه آنان را از پناهگاه هايشان ريشه كن مى كرد و به اين طرف و آن طرف مى افكند! حتى گفته اند آنان را چنان با سر به زمين مى كوبيد كه سرهايشان از تن جدا مى شد!


مورخين درباره درباره عذاب قوم هود نوشته اند كه هود (عليه السلام ) همچنان به دعوت خود ادامه مى داد و قوم او انكارش مى كردند تا اينكه مخالفين هود در آسمان ، ابر سياهى را ديدند كه آسمان را تاريك كرد، چشم ها را به ابر دوختند زيرا مدتى بود كه باران نباريده بود و گفتند: اين ابرى كه در آسمان است به زودى براى ما باران مى آورد ولى نمى دانستند كه عذاب سختى است كه به صورت ابر به طرف آنها مى آيد.


 از اين رو هود به آنها هشدار داد و گفت : نه ، بلكه اين همان چيزى است كه به آمدنش شتاب داشتيد، بادى است كه در آن عذاب دردناكى است و به اذن پروردگار خود هر چه در سر راهش باشد نابود مى كند.

ناگهان باد وزيدن گرفت و طوفانى هولناك شروع به وزيدن كرد، آن قوم ديدند كه حيوانات و اموال و ابزار آنان كه در بيابان بود، از زمين بلند و به مكان هاى دوردست پرتاب مى شود. اين حادثه قوم را به وحشت انداخت و ترس و هراس آنان را فرا گرفت و با سرعت به خانه ها پناه بردند و درها را از روى خود بستند.


 آنان فكر مى كردند كه مى توانند جان خود را حفظ كنند ولى اين عذاب ، بلايى عمومى و همگانى بود. بادى كه مى وزيد، شن هاى بيابان را با خود مى آورد و تا هفت شب و هشت روز پى در پى وزش اين باد ادامه داشت ! شدت اين باد به حدى بود كه آن مردم قوى هيكل و بلندقامت را از جا بر مى كند و چون نخله خرما كه از بن كنده باشند، به اين سو و آن سو پرتاب مى كرد و هر چه سر راهش بود، نابود مى كرد و به هيچ چيزى نرسيد، جز آن كه چون استخوان پوسيده و خاكسترش كرد. به هر حال انسان و حيوان و درخت و خانه اى به جاى نگذارد و همه را با خاك يكسان كرد.


نجات هود و يارانش 


بنابر بعضى از روايات ، هودو يارانش بعد از هلاكت قوم عاد به سرزمين حضرموت كوچ و تا آخر عمر در آنجا زندگى كردند.

حضرت هود در همان روز اول عذاب به دور خود و افرادى كه به او ايمان آورده بودند، خط دايره اى كشيد و به آنان فرمود: ((هشت روز در ميان اين دايره بمانيد و اعضاى متلاشى شده تبهكاران را در بيرون از دايره تماشا كنيد)). طوفان سركش به آنان كه در داخل دايره بودند نه تنها كوچك ترين آسيبى نرساند، بلكه نسيم روح افزايى براى آنان بود ولى جسدهاى كافران در هوا گاهى با سنگ برخورد مى كرد و گاهى طوفان چنان بدن آنان را به يكديگر مى زد كه استخوان هايشان مانند دانه هاى خشخاش ‍ ريز ريز به زمين مى ريخت .


سرگذشت هود، پس از نابودى قوم عاد 


بنابر نظر مورخان حضرت هود پس از نابودى قوم عاد به حضرموت آمد و در نزديكى شهرى به نام ((تريم )) ساكن شد و بقيه عمر خود را در آنجا به سر برد و در سن هشتصد و هفت سالگى از دنيا رفت و در حضرموت دفن شد (١٥٩)


در روايت ديگرى آمده است كه آن حضرت پس از هلاكت قوم عاد، با ياران و پيروانش به مكه رفت و در آنجا بود تا از دنيا رفت و در حجر اسماعيل مدفون شد (١٦٠) . ظاهرا قول اول صحيح تر است در حديثى از اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نقل شده است كه قبر حضرت هود در حضرموت روى تلى از ريگ هاى قرمز قرار دارد (١٦١) . در حديث ديگر نيز آمده است كه در آنجا غارى است و جسد آن حضرت در آن غار ميان سنگى است (١٦٢).

 


برچسب‌ها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, گلستان دانش

تاريخ : سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۱ | 2:18 | نویسنده : اکرم مالكي پور |

هود برادر قوم عاد 

در اول آيه شريفه مذكور از هود تعبير به برادر مى كند. اين تعبير يا به خاطر آن است كه عرب به تمام افراد قبيله به خاطر ريشه نسبى برادر مى گويد چنانكه به يك نفر از طايفه بنى اسد اخو اسدى مى گويد و يا اشاره به اين است كه رفتار حضرت هود (عليه السلام ) مانند ساير انبيا با قوم خود برادرانه بوده است ، نه در شكل يك امير و فرمانده و يا حتى يك پدر نسبت به فرزندان ، بلكه همچون يك برادر با برادران ديگر و بدون هرگونه امتياز و برترى جويى بوده است .


قوم سركش عاد 
بعضى از مورخان معتقدند كه عاد بر دو قبيله اطلاق مى شود، نخست قبيله اى كه در گذشته بسيار دور زندگى مى كردند كه قرآن كريم در سوره نجم آيه ٥٠ از آنان تعبير به عادا الاولى كرده است كه شايد قبل از تاريخ زندى مى كرده اند.


دوم قبيله اى كه در دوران تاريخ بشر و احتمالا حدود هفتصد سال قبل از ميلاد مسيح (عليه السلام ) وجود داشتد و در سرزمين احقاف (بين يمن و عمان در جنوب عربستان ) زندگى مى كردند. آنها نيز به عاد مشهور بودند، زيرا جدشان شخصى بنام ((عاد بن عوص )) بود و حضرت هود (عليه السلام ) نيز از همين قوم بود و عاد بن عوص جد سوم او به شمار مى آمد.


قوم عاد افرادى تنومند، بلندقامت و نيرومند بودند، از اين رو به عنوان جنگجويانى زبده محسوب مى شدند و از جهت تمدن نيز ظاهرى پيشرفته داشتند، شهرهايى آباد و زمين هاى خرم و سرسبز و كاخ ‌هاى عظيم و باغ هاى پر طراوت داشتند. آنان مردمى ثروتمند و قوى هيكل و طويل العمر بودند كه ثروت بسيار و درآمد سرشار داشتند. نيروى جسمانى آنان به حدى بود كه (بنابر قول بعضى از مورخين ) قطعات بزرگ سنگ از كوه را جدا مى كردند و به صورت ستون و پايه در زمين نصب مى كردند و روى آن ساختمان بنا مى كردند. بلندى قامت آنان را در روايات به نخله هاى خرما تشبيه كرده اند و عمرهاى معمولى آنان را بين چهارصد تا پانصد سال نوشته اند.


ثروت بسيار و عمرهاى طولانى و نيروى زياد، بيشتر آنان را به غفلت و بى خبرى و ظلم و طغيان كشانده بود، تا آنجا كه بنابر فرموده قرآن كريم ، كسى را نيرومندتر از خود نمى شناختند ((... و مى گفتند: كيست كه از ما نيرومندتر باشد آيا نمى ديدند آن خدايى كه آنان را آفريد نيرومندتر از آنان بود)). (١٥٤)


از آيات قرآن كريم و سرزنش هود (عليه السلام ) مشخص مى شود كه قوم عاد چه اعمالى داشتند از جمله اين كه در جاهاى مرتفع و بلند و در قله هاى كوه بناها و ساختمان هايى بنا مى كردند بدون اينكه احتياجى به آن ساختمان داشته باشند و ظاهرا صرفا به خاطر فخر فروشى بر ديگران يا تفريح كردن آنان را مى ساختند و از اين رو هود (عليه السلام ) در مقام سرزنش مى گويد: ((آيا در هر جاى بلندى كه مى رسيد، بيهود ساختمانى براى نشانه بنا مى كنيد)).؛ (١٥٥) تفسير مجمع البيان آمده است كه قوم عاد برج هاى بلندى براى كبوتران مى ساختند و كبوتران را براى بازى در آنجا نگهدارى مى كردند و حضرت هود آنان را از اين كار سرزنش ‍ مى كرد(١٥٦).

 


برچسب‌ها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, گلستان دانش

تاريخ : یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱ | 3:17 | نویسنده : اکرم مالكي پور |

آرزو مي كنم كه ببينم روزي را كه

شلوغ ترين اماكن شهر به خلوت ترين

و خلوت ترين اماكن شهر به شلوغ ترن اماكن تبديل شوند

 

آرزو مي كنم كه ببينم روزي را كه

بي ارزش ترين ها به با ارزش ترين

و با ارزش ترين ها به بي ارزش ترين تبديل شوند

 

آرزو مي كنم كه ببينم روزي را كه

پرطرفدار ترين ها به كم طرفدار ترين

و كم طرفدار ترين ها به پر طرفدارترين تبديل شوند

 

آرزو مي كنم كه ببينم روزي را كه هيچ دلي تنها نمانده

كه سهراب ديگر نگويد :

من به آمار زمين مشكوكم

آگر اين سطح پر از آدمهاست

پس چرا اين همه دل ها تنهاست


برچسب‌ها: آرزو, دل, تنهایی, متن زیبا

تاريخ : شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ | 9:36 | نویسنده : اکرم مالكي پور |
به طور ارادی، اغلب افراد خط پایان را در ذهن خود مجسم می‌کنند، اما از تجسم راه رسیدن به آن عاجز هستند. 
شما باید همیشه افکار خوب، زبان خوب و نیات خوب داشته باشید. تنها راه پیروزی و از بین بردن شک و تردید در طرف مقابل از این راه میسر خواهد شد. اهداف پر فضیلت را مدنظر خود قرار دهید و در راه رسیدن به آنها گام‌هایی از روی درستکاری بردارید. مردم هنگامی ‌نیات شما را قبول دارند که به سخنان شما اعتماد داشته باشند و برای اینکه گفته‌های شما مورد قبول افراد شکاک قرار گیرد، شما در وهله اول باید افکار درستی داشته باشید. هنگامیکه توانایی رسیدن به اهداف را تنها با رعایت اصول اخلاقی پیدا کردید می‌توانید

 میوه‌ها و ثمره‌های ارزشمندتری را بدست آورید



شما باید همیشه نسبت به افراد دیگر نقطه نظر مثبت داشته باشید و برای آنها بهترین‌ها را آرزو کنید. تمام شکست‌ها و پیروزی‌ها ارتباط مستقیم با گفته‌ها و نیات درونی شما دارند. یک مدیر اجرایی اگر از مهارت‌های ارتباطی پایینی برخوردار باشد، بدون شک در شغل خود موفق نخواهد بود، زیرا توانایی‌های او در انتقال مفاهیم کلیدی محدود است. مطمئن باشید که با زور و اجبار هیچ کاری از پیش نخواهد رفت- حال چه در زندگی شخصی و چه در زندگی شغلی- 


برچسب‌ها: فکر, تفکر, طرز فکر کردن, رفتار

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱ | 22:5 | نویسنده : اکرم مالكي پور |

داستان حضرت هود (عليه السلام )

حضرت هود (عليه السلام ) در قرآن 


يكى از پيامبرانى كه نام او در قرآن كريم ذكر شده حضرت هود (عليه السلام ) است . نام اين پيامبر الهى ده بار در قرآن كريم آمده است و يك سوه نيز به نام آن حضرت است . داستان حضرت هود (عليه السلام ) در قرآن كريم چنين بيان شده :


و الى عاد اءخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره ان اءنتم الا مفترونَ يا قوم لا اءسئلكم عليه اءجرا ان اءجرى الا على الذى فطرنى اءفلا تعقلونَ و يا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا اليه يرسل السماء عليكم مدرارا و يزدكم قوه الى قوتكم و لا تتولوا مجرمينَ قالوا يا هود ما جئتنا ببينه و ما نحن بتاركى آلهتنا عن قولك و ما نحن لك بمؤ منينَ ان نقول الا اعتريك بعض آلهتنا بسوء قال انى اشهد الله و اشهدوا اءنى برى ء مما تشركونَ من دونه فكيدونى جميعا ثم لاتنظرونَ انى توكلت على الله ربى و ربكم ما من دابه الا هو آخذ بناصيتها ان ربى على صراط مستقيمَ فان تولوا فقد اءبلغتكم ما ارسلت به اليكم و يستخلف ربى قوما غير كم و لاتضرونه شيئا ان ربى على كل شى ء حفيظَ و لما جاء اءمرنا نجينا هودا و الذين آمنوا معه برحمه منا و نجيناهم من عذاب غليظَ و تلك عاد جحدوا بآيات ربهم و عصوا رسله و اتبعوا اءمر كل جبار عنيدَ و اتبعوا فى هذه الدنيا لعنه و يوم القيامه اءلا ان عادا كفروا ربهم اءلا بعدا لعاد قوم هود (١٥٣) ؛


 ((و به سوى قوم عاد برادر (نسبى يا قبيله اى ) آنان ، هود را فرستاديم . او گفت : اى قوم من ! خداى يكتا را بپرستيد كه شما را جز او خدايى نيست ، همانا شما (در شريك كردن بت ها به خدا) افتراگويانى بيش نيستيد. اى قوم من ! از شما (بر ابلاغ رسالت ) مزدى نمى طلبم ، پاداش من جز بر عهده كسى كه مرا آفريده نيست ، آيا انديشه نمى كنيد؟!


و اى قوم من ! از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به سوى او باز گرديد تا ابر و باران را بر شما ريزان فرستد و نيرويى بر نيروى (جانى و مالى ) شما بيفزايد و مجرم و گنهكار (از او) روى مگردانيد.


گفتند: اى هود! براى ما دليل روشنى (نشانى كه ما بپسنديم ) نياوردى و ما هرگز رها كننده خدايان خود به گفته تو نيستيم و ما هرگز باوردارنده تو نيستيم .

و جز اين درباره تو نظر نمى دهيم كه به نفرين بعضى از خدايان ما دچار بيمارى روانى شده اى . هود گفت : من خدا را شاهد مى گيرم و خود شما نيز شاهد باشيد كه من از شرك ورزيدنتان بيزارم .

شما همه دست به دست هم داده با من هر نيرنگى كه مى خواهيد بزنيد و بعد از گرفتن تصميم مرا مهلتى ندهيد.


من بر خدا، پروردگار خود و پروردگار شما، توكل و اعتماد دارم ، پروردگارى كه هيچ جنبنده اى نيست مگر آن كه زمام اختيارش به دست اوست ، چون سنت او در همه مخلوقات واحد و صراط او مستقيم است .


و در صورتى كه از پذيرفتن دعوتم اعراض كنيد، من رسالت خود را به شما رساندم و آنچه براى ابلاغ آن به سوى شما گسيل شده بودم الاغ نمودم ، شما اگر نپذيريد، پروردگارم قومى غير شما را مى آفريند تا آن را بپذيرند؛ و شما به خدا ضررى نمى زنيد، چون پروردگار من نگهدار هر موجودى است .


همين كه فرمان عذاب ما صادر شد و عذابمان نازل گرديد، هود و گروندگان به او را مشمول رحمت خود نموديم و نجات داديم و به راستى از عذابى دشوار نجات داديم .


و اين قوم عاد كه اثرى به جاى نگذاشتند، آيات پروردگارشان را انكار نمودند، فرستادگان او را نافرمانى كردند و گوش به فرمان هر جبارى عناد پيشه دادند (و در نتيجه از پروردگار خود غافل شدند).


نتيجه اش اين شد كه براى خود لعنتى در دنيا و آخرت به جاى گذاشتند و خلاصه اين سرگذشت اين شد كه قوم عاد به پروردگار خود كفر ورزيدند و گرفتار اين فرمان الهى شدند كه مردم عاد، قوم و معاصر هود پيامبر، از رحمت من دور باشند)).

 


برچسب‌ها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, گلستان دانش

تاريخ : جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱ | 3:17 | نویسنده : اکرم مالكي پور |

حضرت  علی (ع) می فرمایند: مواظب افکارت باش که گفتارت می شود٬مواظب گفتارت باش که رفتارت می شود٬مواظب رفتارت باش که عادتت می شود و مواظب عادات باش که شخصیتت می شود مواظب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود.


همچنین :چهار چيز است كه به هر كس داده شود خير دنيا و آخرت به او داده شده است: راستگويى، اداء امانت، حلال خورى و خوش اخلاقى.


و :اگر هم به بهشت اميد (و باور) نمى داشتيم و از دوزخ نمى هراسيديم و پاداش و كيفرى در ميان نمى بود باز شايسته بود كه در طلب مكارم اخلاق برآييم، زيرا كه راه موفقيت و پيروزى در تحصيل مكارم اخلاق است.


و :اگر خواهان مكارم و بزرگوارى ها هستى از حرام ها دورى كن.

و :به مكارم اخلاق پايبند باشيد كه آن مايه سربلندى است و از اخلاق پَست دورى كنيد كه آن انسانهاى شريف را پَست و بزرگوارى را از بين مى برد.

 

پيامبر صلى الله عليه و آله:چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كه من براى كامل نمودن اخلاق زيبا مبعوث شده ام.


مولانا در رابطه با این موضوع و آثار اخلاق و افکار بد در آخرت می فرماید:

         آن سخنهاىِ چو مار و كژدُمت                      مار و كژدم گشت و مى‏گيرد دُمت‏
             اوليا را داشتى در انتظار                         انتظار رستخيزت گشت مار
             وعده فردا و پس فرداى تو                        انتظارِ حشرت آمد واىِ تو
             منتظر مانى در آن روز دراز                       در حساب و آفتابِ جان گداز
             خشمِ تو تخم سعير و دوزخ است             هين بكُش اين دوزخت راكاين فخ است‏
             كشتنِ اين نار نبود جز به نور                    نُورُكْ اطْفا نارَنا نَحْنُ‏الشَّكُور
             گر تو بى نورى كنى، حلمى بد است          آتشت زنده است و در خاكستر است‏
             آن تكلُّف باشد و روپوش هين                    نار را نكشد بغيرِ نورِ دين‏
           

 و همچن عارفی از قبرستانی می گذشت٬قبرهای کنده شده و آماده برای دفن را دید روبه قبرها گفت آیا شما واقعا مار و عقرب و موجودات عجیب در خود دارید؟ندا آمد که نه!این شما هستید که با اخلاق بد و رذایل اخلاقیتان زشتی خود که مانند مار و عقرب  هستند را وارد قبر می کنید و همانها هم بستر شما می شوند .

 


برچسب‌ها: فکر, تفکر, طرز فکر کردن, امید

تاريخ : چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۱ | 22:3 | نویسنده : اکرم مالكي پور |

 پرسش هاى و پاسخ ‌هاى داستان حضرت نوح (عليه السلام)

١ - تنور كجا بود و منظور از آن چيست ؟ 


بنابر آنچه از روايات و آيات آمده است ، جوشيدن آب از درون تنور، يك نشانه الهى براى نوح بوده است تا او، خود و يارانش و وسايل مورد نيازشان را سوار بر كشتى كند. به نظر مى رسد منظور از آن ، تنور خاصى هم نباشد بلكه منظور بيان اين نكته است كه هنگام جوشيدن آب از درون تنور كه معمولا مركز آتش است نوح و يارانش متوجه شدند كه اوضاع به زودى دگرگون مى شود. به تعبير ديگر هنگامى كه ديدند سطح آب زير زمينى چنان بالا آمد كه از درون تنور كه معمولا در جاى خشك و محفوظى ساخته مى شود جوشيدن گرفته است ، فهميدند كه حادثه نو ظهورى در شرف تكوين است ، همين موضوع اخطار و علامتى بود براى نوح و يارانش كه برخيزيد و آماده شويد!

شايد قوم غافل و بى خبر نيز جوشيدن آب را از درون تنور خانه هايشان ديدند، ولى مانند هميشه از كنار اين گونه اخطارهاى پرمعناى الهى چشم و گوش بسته گذشتند و حتى براى يك لحظه نيز به خود اجازه تفكر ندادند كه شايد حادثه اى در شرف تكوين باشد و اخطارهاى نوح واقعيت داشته باشد.

اما بنابر چند حديث و گفتارى كه از ابن عباس و ديگران نقل شده است ، تنور در خانه نوح يا در خانه زن مؤ منه اى (در جايى كه اكنون مسجد كوفه است ) قرار داشت و براى پختن نان از آن استفاده مى كردند. زن نوح يا آن زن مؤ منه مشغول پختن نان بود كه ناگهان ديد آب مى جوشد، زود جريان را به نوح گزارش دادند و آن حضرت آمد و مقدارى خاك روى آن ريخت و آن را مهر كرد (درب تنور را بست ) و سپس به كنار كشتى آمد و كسانى را كه قرار بود در كشتى سوار كند، در آن جاى داد؛ حيوانات را نيز در كشتى جاى داد و سپس برگشت و خاك ها را از روى آن به كنار زد كه در اين وقت آب جوشيد و آسمان نيز مانند دهانه مشك شروع به باريدن نمود و رودهاى فرات و چشمه هاى ديگر نيز طغيان كردند و آب ، زمين را فرا گرفت .

درباره تنور نقل هاى ديگرى نيز شده است ، اما آنچه ذكر شد، به صواب نزديك تر است .


٢ - كوه جودى در كجا واقع شده است ؟ 


بسيارى از مفسران گفته اند كه جودى ، محل پهلو گرفتن كشتى نوح در نزديكى موصل است . بعضى ديگر آن را كوهى در حدود شام و يا نزديك ((آمد)) و يا در شمال عراق دانسته اند.

در كتاب مفردات راغب جودى كوهى در ميان الوصل و الجزيره (منطقه اى در شمال عراق ) دانسته شده است . بعيد نيست كه اين نظرات به يك معنى بازگردد؛ زيرا موصل و آمد و جزيره از مناطق شمالى عراق و نزديك شام مى باشند.

بعضى نيز احتمال داده اند كه منظور از جودى كوه و زمين محكم است ، يعنى كشتى نوح بر يك زمين محكم كه براى پياده شدن سرنشينانش آماده بود پهلو گرفت ، ول معنى اول مشهور است (١٤٩).

٣ - آيا طوفان نوح (عليه السلام ) همه زمين را فرا گرفت ؟ 


از ظاهر بسيارى از آيات قرآن استفاده مى شود كه طوفان (عليه السلام ) منطقه اى نبوده است بلكه حادثه اى براى كره زمين بوده است ، زيرا در آيات مربوط به اين واقعه ، كلمه ارض (زمين ) به طور مطلق ذكر شده مانند: ((خداوندا! بر روى زمين از كافران كه هرگز اميد به اصلاحشان نيست ، احدى را زنده مگذار)) و همچنين : ((اى زمين ! آبهاى خود را فرو ببر...)).

از بسيارى از تواريخ نيز، جهانى بودن طوفان نوح استفاده مى شود، به همين جهت تمام نژادهاى كنونى را به يكى از سه فرزند نوح (حام ، سام و يافت ) كه بعد از نوح باقى ماندند باز مى گردانند.

اين مطلب نيز كه نوح از حيوانات روى زمين جفتى برداشت دليل جهانى بودن طوفان است . بنابر برخى از روايات اگر محل زندگى نوح را كوفه و نيز دامنه طوفان را، حتى مكه و خانه كعبه هم بدانيم ، اين دليل ديگرى بر جهانى بودن طوفان است .

گروهى نيز منطقه اى بودن طوفان را منتفى ندانسته اند و براى اثبات نظر خود استدلال كرده اند كه اطلاق كلمه ((ارض )) بر يك منطقه وسيع جهان در قرآن ، مكرر ذكر شده است . چنانكه در سرگذشت بنى اسرائيل مى خوانيم : ((مشرق ها و مغرب هاى زمين را در اختيار گروه مستضعفان (بنى اسرائيل ) قرار داديم )) (١٥٠) . حمل حيوانات قطع نگردد، بخصوص اينكه در آن روز نقل و انتقال حيوانات از نقاط دوردست كار آسانى نبود. افزون بر اين قرائن ديگرى كه در بالا ذكر شد، قابل تطبيق بر منطقه اى بودن طوفن نوح مى تواند باشد.


٤ - چرا اطفال بى گناه با افراد گناهكار عذاب شدند؟ 


بايد توجه داشت كه ميان نابودى و هلاكت انسان و حيوانات با عذاب و نقمت الهى اين ملازمه و ارتباط وجود ندارد و چنان نيست كه هر هلاكت و نابودى چه عمومى و چه خصوصى كه اتفاق مى افتد، همه از روى عقوبت و انتقام الهى نسبت به فرد فرد ملتهاى نابود شده باشد؛ بلكه اين همه طبق يك قانون كلى و طبيعى است كه چون جايى را فرا گرفت همه را با خود نابود مى گرداند. اگر چه علت اساسى اين بلاها نيز بر اثر به هم خودرن نظام تكوين و اوضاع عالم است كه آن هم نتيجه اعمال بد مردم و معلول گناهان است . خداى تعالى وقتى نعمت هايى را به ملتى داد دگرگون نمى كند تا وقتى كه خود آن ملت موجبات دگرگونى آن را فراهم كنند. بعضى هم در پاسخ به اين پرسش گفته اند كه آگاه شدن ستمگران از نابودى حيوانات و كودكانشان ، موجب ناراحتى بيشتر و شدت عذاب آنان مى شود. از اين روست كه وقتى عذاب قوم ستمكار را فرا گرفت ، اطفال و حيواناتشان را نيز شامل مى گردد تا شكنجه بيشترى ببينند(١٥١).

روايتى نيز از امام على بن موسى الرضا (عليه السلام ) رسيده است كه در صورت اعتبار سند، به خوبى اشكال را رفع مى كند. آن روايتى است كه شيخ صدوق (رحمه الله ) در علل و عيون الاخبار از عبدالسلام هروى روايت كرده كه گفت : به امام رضا (عليه السلام ) عرض كردم كه به چه دليل خداى عزوجل در زمان حضرت نوح (عليه السلام ) همه دنيا را غرق كرد با اين كه در ميان آنان اطفال و افراد بى گناه نيز وجود داشتند؟

حضرت فرمود: ((اطفال در بين آنان نبود، زيرا خداى عزوجل چهل سال پيش از طوفان ، صلب هاى مردان و رحم زنان را عقيم كرد كه ديگر صاحب فرزندى نشوند و از اين رو نسلشان منقطع گرديد و هنگامى كه غرق شدند طفلى ميان آنان نبود، خداى عزوجل بى گناهان را به عذاب خود نابود نكرد. اما مردمان ديگر به علت تكذيبى كه نسبت به پيغمبر خدا نوح كردند و ديگران نيز به واسطه اين كه به عمل تكذيب كنندگان راضى بودند غرق شدند)). (١٥٢)


٥ - چرا قوم نوح به وسيله طوفان مجازات شدند؟ 


درست است كه قوم و ملت فاسد بايد نابود شوند و وسيله نابودى آنان هر چه باشد تفاوت نمى كند، اما دقت در آيات قرآن نشان مى دهد كه بالاخره تناسبى ميان نحوه مجازات ها و گناهان اقوام بوده و هست .

فرعون ، تكيه گاه قدرتش را رود عظيم نيل و آبهاى پربركت آن قرار داده بود و جالب اين كه او به وسيله همان رود نابود شد!

نمرود متكى به لشكر عظيمش بود و چنانكه مى دانيم لشكر كوچكى از حشرات او و يارانش را شكست داد!

قوم نوح نيز جمعيتى كشاورز و دامدار بودند و همه چيز خود را از دانه هاى حيات بخش باران داشتند، اما سرانجام همين باران آنان را از بين برد.

 

 

 


برچسب‌ها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, گلستان دانش

تاريخ : چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۱ | 5:16 | نویسنده : اکرم مالكي پور |

فضيلت و اعمال ماه جمادي الاول


بسم الله الرّحمن الرّحيم
ماه جُمادي الأوّل ؛ { اهمّيت / فضيلت . آداب و اعمال . وقايع }
اهمّيت / فضيلت :
دهه ي اوّل فاطميه در اين ماه است و اقامه ي عزاي سيده نساء عالمين حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام و ابراز همدردي با اهل بيت عليهم السّلام لازم است.


 
آداب و اعمال :
روز سيزدهم : به روايتي روز شهادت حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام مي باشد. زيارت و اقامه ي عزا : در روز سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه، زيارت حضرت فاطمه زهرا صلوات الله عليها و اقامه ي ماتم آن مظلومه مناسب است (مفاتيح الجنان . فصل دهم . در اعمال ماه جمادي الأوّل ).


کتاب شريف (( مفاتيح الجنان )) تأليف محدّث بزرگ حاج شيخ عبّاس قمي رحمه الله مي باشد.

وقايع :
5 جمادي الأولي سال 5 ه.ق ؛ ولادت باسعادت و با برکت حضرت زينب عليها السّلام .
13 جمادي الأولي سال 11 ه.ق ؛ به روايتي شهادت حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام در سنّ 18 سالگي ؛ آغاز دهه ي اوّل فاطميه .




برچسب‌ها: اعمال ماه جمادی الاول, گلستان دانش, مالکی پور

تاريخ : سه شنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۱ | 16:6 | نویسنده : اکرم مالكي پور |
شادی را هدیه کن به کسانی که آن را از تو گرفتند،

عشق بورز به آنها که دلت را شکستند،

دعا کن برای آنها که نفرینت کردند،

درخت باش بر غم تبرها،

بهار شو و بخند که خدا هنوز آن بالا با ماست


برچسب‌ها: شادی, متن زیبا, متن زیبا در مورد شادی, عشق

تاريخ : جمعه یازدهم اسفند ۱۳۹۱ | 22:24 | نویسنده : اکرم مالكي پور |