هود برادر قوم عاد
در اول آيه شريفه مذكور از هود تعبير به برادر مى كند. اين تعبير يا به خاطر آن است كه عرب به تمام افراد قبيله به خاطر ريشه نسبى برادر مى گويد چنانكه به يك نفر از طايفه بنى اسد اخو اسدى مى گويد و يا اشاره به اين است كه رفتار حضرت هود (عليه السلام ) مانند ساير انبيا با قوم خود برادرانه بوده است ، نه در شكل يك امير و فرمانده و يا حتى يك پدر نسبت به فرزندان ، بلكه همچون يك برادر با برادران ديگر و بدون هرگونه امتياز و برترى جويى بوده است .
قوم سركش عاد
بعضى از مورخان معتقدند كه عاد بر دو قبيله اطلاق مى شود، نخست قبيله اى كه در
گذشته بسيار دور زندگى مى كردند كه قرآن كريم در سوره نجم آيه ٥٠ از آنان تعبير به
عادا الاولى كرده است كه شايد قبل از تاريخ زندى مى كرده اند.
دوم قبيله اى كه در دوران تاريخ بشر و احتمالا حدود هفتصد سال قبل از ميلاد مسيح (عليه السلام ) وجود داشتد و در سرزمين احقاف (بين يمن و عمان در جنوب عربستان ) زندگى مى كردند. آنها نيز به عاد مشهور بودند، زيرا جدشان شخصى بنام ((عاد بن عوص )) بود و حضرت هود (عليه السلام ) نيز از همين قوم بود و عاد بن عوص جد سوم او به شمار مى آمد.
قوم عاد افرادى تنومند، بلندقامت و نيرومند بودند، از اين رو به عنوان جنگجويانى زبده محسوب مى شدند و از جهت تمدن نيز ظاهرى پيشرفته داشتند، شهرهايى آباد و زمين هاى خرم و سرسبز و كاخ هاى عظيم و باغ هاى پر طراوت داشتند. آنان مردمى ثروتمند و قوى هيكل و طويل العمر بودند كه ثروت بسيار و درآمد سرشار داشتند. نيروى جسمانى آنان به حدى بود كه (بنابر قول بعضى از مورخين ) قطعات بزرگ سنگ از كوه را جدا مى كردند و به صورت ستون و پايه در زمين نصب مى كردند و روى آن ساختمان بنا مى كردند. بلندى قامت آنان را در روايات به نخله هاى خرما تشبيه كرده اند و عمرهاى معمولى آنان را بين چهارصد تا پانصد سال نوشته اند.
ثروت بسيار و عمرهاى طولانى و نيروى زياد، بيشتر آنان را به غفلت و بى خبرى و ظلم و طغيان كشانده بود، تا آنجا كه بنابر فرموده قرآن كريم ، كسى را نيرومندتر از خود نمى شناختند ((... و مى گفتند: كيست كه از ما نيرومندتر باشد آيا نمى ديدند آن خدايى كه آنان را آفريد نيرومندتر از آنان بود)). (١٥٤)
از آيات قرآن كريم و سرزنش هود (عليه السلام ) مشخص مى شود كه قوم عاد چه اعمالى داشتند از جمله اين كه در جاهاى مرتفع و بلند و در قله هاى كوه بناها و ساختمان هايى بنا مى كردند بدون اينكه احتياجى به آن ساختمان داشته باشند و ظاهرا صرفا به خاطر فخر فروشى بر ديگران يا تفريح كردن آنان را مى ساختند و از اين رو هود (عليه السلام ) در مقام سرزنش مى گويد: ((آيا در هر جاى بلندى كه مى رسيد، بيهود ساختمانى براى نشانه بنا مى كنيد)).؛ (١٥٥) تفسير مجمع البيان آمده است كه قوم عاد برج هاى بلندى براى كبوتران مى ساختند و كبوتران را براى بازى در آنجا نگهدارى مى كردند و حضرت هود آنان را از اين كار سرزنش مى كرد(١٥٦).
برچسبها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, گلستان دانش
.: Weblog Themes By Pichak :.