داستان حضرت هود (عليه السلام )
حضرت هود (عليه السلام ) در قرآن
و الى عاد اءخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره ان اءنتم الا مفترونَ يا قوم لا اءسئلكم عليه اءجرا ان اءجرى الا على الذى فطرنى اءفلا تعقلونَ و يا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا اليه يرسل السماء عليكم مدرارا و يزدكم قوه الى قوتكم و لا تتولوا مجرمينَ قالوا يا هود ما جئتنا ببينه و ما نحن بتاركى آلهتنا عن قولك و ما نحن لك بمؤ منينَ ان نقول الا اعتريك بعض آلهتنا بسوء قال انى اشهد الله و اشهدوا اءنى برى ء مما تشركونَ من دونه فكيدونى جميعا ثم لاتنظرونَ انى توكلت على الله ربى و ربكم ما من دابه الا هو آخذ بناصيتها ان ربى على صراط مستقيمَ فان تولوا فقد اءبلغتكم ما ارسلت به اليكم و يستخلف ربى قوما غير كم و لاتضرونه شيئا ان ربى على كل شى ء حفيظَ و لما جاء اءمرنا نجينا هودا و الذين آمنوا معه برحمه منا و نجيناهم من عذاب غليظَ و تلك عاد جحدوا بآيات ربهم و عصوا رسله و اتبعوا اءمر كل جبار عنيدَ و اتبعوا فى هذه الدنيا لعنه و يوم القيامه اءلا ان عادا كفروا ربهم اءلا بعدا لعاد قوم هود (١٥٣) ؛
((و به سوى قوم عاد برادر (نسبى يا قبيله اى ) آنان ، هود را فرستاديم . او گفت : اى قوم من ! خداى يكتا را بپرستيد كه شما را جز او خدايى نيست ، همانا شما (در شريك كردن بت ها به خدا) افتراگويانى بيش نيستيد. اى قوم من ! از شما (بر ابلاغ رسالت ) مزدى نمى طلبم ، پاداش من جز بر عهده كسى كه مرا آفريده نيست ، آيا انديشه نمى كنيد؟!
و اى قوم من ! از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به سوى او باز گرديد تا ابر و باران را بر شما ريزان فرستد و نيرويى بر نيروى (جانى و مالى ) شما بيفزايد و مجرم و گنهكار (از او) روى مگردانيد.
گفتند: اى هود! براى ما دليل روشنى (نشانى كه ما بپسنديم ) نياوردى و ما هرگز رها كننده خدايان خود به گفته تو نيستيم و ما هرگز باوردارنده تو نيستيم .
و جز اين درباره تو نظر نمى دهيم كه به نفرين بعضى از خدايان ما دچار بيمارى روانى شده اى . هود گفت : من خدا را شاهد مى گيرم و خود شما نيز شاهد باشيد كه من از شرك ورزيدنتان بيزارم .
شما همه دست به دست هم داده با من هر نيرنگى كه مى خواهيد بزنيد و بعد از گرفتن تصميم مرا مهلتى ندهيد.
من بر خدا، پروردگار خود و پروردگار شما، توكل و اعتماد دارم ، پروردگارى كه هيچ جنبنده اى نيست مگر آن كه زمام اختيارش به دست اوست ، چون سنت او در همه مخلوقات واحد و صراط او مستقيم است .
و در صورتى كه از پذيرفتن دعوتم اعراض كنيد، من رسالت خود را به شما رساندم و آنچه براى ابلاغ آن به سوى شما گسيل شده بودم الاغ نمودم ، شما اگر نپذيريد، پروردگارم قومى غير شما را مى آفريند تا آن را بپذيرند؛ و شما به خدا ضررى نمى زنيد، چون پروردگار من نگهدار هر موجودى است .
همين كه فرمان عذاب ما صادر شد و عذابمان نازل گرديد، هود و گروندگان به او را مشمول رحمت خود نموديم و نجات داديم و به راستى از عذابى دشوار نجات داديم .
و اين قوم عاد كه اثرى به جاى نگذاشتند، آيات پروردگارشان را انكار نمودند، فرستادگان او را نافرمانى كردند و گوش به فرمان هر جبارى عناد پيشه دادند (و در نتيجه از پروردگار خود غافل شدند).
نتيجه اش اين شد كه براى خود لعنتى در دنيا و آخرت به جاى گذاشتند و خلاصه اين سرگذشت اين شد كه قوم عاد به پروردگار خود كفر ورزيدند و گرفتار اين فرمان الهى شدند كه مردم عاد، قوم و معاصر هود پيامبر، از رحمت من دور باشند)).
برچسبها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, گلستان دانش
.: Weblog Themes By Pichak :.