در حقیقت میتوان آموزش فلسفه به کودک را پرورش
تفکر در کودک نامید و این آموزش تفکر، مزایا و فوائدی دارد که از آن جمله میتوان
به موارد زیر اشاره کرد:
ـ ایجاد خودباوری و
بالا بردن اعتماد به نفس در کودک ـ علاقمندی به درس و معلم؛
ـ اعتقاد به مفید بودن
دروس و ایجاد انگیزه برای یادگیری -بروز استعدادهای پنهان و شکوفایی آن
ـ درک و یادگیری بهتر
معلومات ـ قدرت مقابله با مشکلات ـ قدرت نقادی و پرورش
خلاقیت
ـ کشف کمبودهای معنوی
کودک ـ بروز پرسشهای پنهان کودک ـ عادت به تفکر فردی و
گروهی
ـ تقویت روحیه
همکاری ـ ایجاد رقابت سالم و دوستانه - استفاده از عقاید
دیگران ـ ایجاد مسئولیتپذیری
داشتن انعطافپذیری در زندگی آینده ـ مقابله با شستشوی مغزی و تبلیغات سوء ـ ارتقاء سطح قضاوت در کودک از طریق استفاده از ملاکها و معیارها ـ بوجود آمدن خود تصحیحگری در کودکان ـ بالا بردن سطح توجه کودک به عقاید و آراء افراد در جامعه.
رسیدن به این نتایج نه تنها توانایی کودک را برای تحصیل بالا می برد ،بلکه اورا برای زندگی اجتماعی آماده می سازد .در ضمن کودک را دارای قدرت تشخیص و تمیز، تفکر، پرسشگری صحیح و مفید، انتقاد، استدلال ، خلاقیت و نوآوری بار میآورد و استعدادهای خفتة او را بیدار میکند . بعلاوه کودک، نکات اخلاقی، فلسفی، دینی و اجتماعی را نیز یاد میگیرد.
از مهمترین اهداف
کلاسهای فلسفه برای کودکان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.بالا رفتن اعتماد به نفس در کودکان
۲.استفاده از دلیل و استدلال در بحث ها
۳.تقویت روحیه مشارکت
۴.بالا رفتن سطح قضاوت و خود اصلاحی
۵.عادت به تفکر و کار گروهی
۶.راهیابی به قدرت حل مساله و نقادی و خلاقیت
۷.بروز استعدادهای پنهان کودک
۸.ارتقای سطح دروس دیگر مدرسه در نتیجه بوجود آمدن
حس پرسشگری و روحیه حل مساله
کودکان در کلاسهای
فلسفه می آموزند که چگونه درباره موضوعات پیرامون خود عمیق تر بیندیشند و به راحتی
درباره افکارشان سخن بگویند.آنها یاد می گیرند که خوب بشنوند و اندیشه هایشان را
با هم سامان دهند.
بچه ها در مدرسه معمولا فرایند تفکر را یاد نمی
گیرند بلکه نوعی یا انواعی از افکار را آموزش می بینند و به همین جهت قدرت تامل و
اندیشه درباره مسایل را ندارند. یکی از راه های آموزش فلسفه به کودکان داستان گویی
است
قصه گویی آموزش غیر
مستقیم است .پیاژه روان شناس معروف گفته است "هر گاه چیزی را به کودک آموزش
می دهیم مانع شده ایم تا او شخصا آن را کشف کند."در قصه گویی نوعی آزادی عمل
نشاط صمیمیت و پرهیز از اجبار وجود دارد و به همین سبب دلزدگی و خستگی در فرآیند
آموزشی ایجاد نمی کند.
داستانهایی برای کودکان
نوشته می شود که به دلیل امتیازات متون داستانی مثلا ارتباط عاطفی و هیجانی این
مفاهیم و روشهای استدلال حتی به کودکان منتقل می شود و آنان تفکر انتقادی و خلاق
را می آموزند.قصه های زیادی که در قرآن آمده و هر کدام حامل پیامهای اخلاقی بسیاری
است نشاندهنده اهمیت این روش آموزشی است.
یکی ازتاثیرات قصه گویی وادار ساختن دانش آموز به تفکر و تامل است که در پایان یک قصه بطور ناخودآگاه گریبان ذهن او را می گیرد.
بچه ها زمانیکه قصه ای گفته می شود تمرکز حواس دقت و آرامشی خاص دارند که در عادت دادن آنها به خوب شنیدن بی تاثیر نیست.قصه گویی و قصه خوانی به سبب ماهیت و کارکرد تربیتی خاصی که دارد می تواند و باید حضور و نفوذ شایسته خویش را در قلب نظام آموزشی حفظ کند.
روشی دیگر:
شما می توانید کودکان
را به دیدار از یک نمایشگاه هنری ببرید و سپس حلقه کندو کاو را در خصوص
نظرات و سوالات آنان در مورد بازدیدشان تشکیل دهید و یا از آنان بخواهید در مورد
بازدیدشان و چیزهایی که برایشان جالب بوده نقاشی بکشند..
بصورت کلی اهداف مورد
نظر در اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بشرح زیر قابل ذکر است:
1- ایجاد انگیزه در کودکان
برای جستجوی معانی.
2- ایجاد جایگاهی امن برای
تأمل پیرامون مواردی که قبلا مورد تفکر قرار نگرفته است.
3- در انداختن فکر و به
چالش طلبیدن افکار دیگران.
4- تحکیم ایدهها و افکاری
که در اثر مواجهه با سایر اندیشهها ، استدلالی و منطقی میشود.
5- تمرکز و عطف توجه در
شنیدن سخنان دیگران، فکر کردن، بچالش خواندن و انعطاف پذیری در اندیشه.
6- ایجاد روحیه تلاش برای
اکتشاف مجموعه افکاری که منجر به استفهام یا طرح مسائل و مشکلات واقعی میشود.
7- بازسازی نظام فلسفی
برای آنکه در دسترس دانش آموزان و معلمان قرار گیرد.
8- ایجاد ارتباط فکری با
دیگران.
9- پرداختن به تفکر با
روشها و سطوح مختلف.
10- فراهم آوردن جایگاهی
امن برای بررسی افکار و ایدهها.
11- آموزش احترام به اندیشه
دیگران، ارزیابی افکار دیگران و تلاش برای جستجوی دلایل آنها نسبت به اعتقادات،
سخنان و رفتار ایشان.
12- توجه دادن دانش آموزان
به منابع ذهنی ایشان و ایجاد خودباوری در آنها.
13- تشویق دانش آموزان برای
کشف و ساخت اندیشه نو بجای أخذ افکار دیگران و انعکاس آنها.
14- نشان دادن ارزش و اهمیت
بحث استدلالی به کودکان برای فهم بهتر و حل اختلاف.
15- تشویق دانش آموزان برای
جستجوی سوالات و تلاش برای حل آنها.
16- تأکید بر ارزش بحثهای
شفاهی و گفتگو با افراد.
17- آموزش مهارتهای شناختی:
از جمله منطق، فرااندیشه(مقصود از این مقوله رساندن دانش آموز به مرحلهای است که
بطور ناخودآگاه به فرآیند اندیشه خویش و اصول حاکم بر آن توجه نماید)، مهارتهای
اندیشه و تفکر.......
18- ایجاد جرأت و جسارت
برای درگیر شدن با سوالات اساسی( Big questions ).
19- تعمق بیشتر نسبت به
ایدهها.
20- تأکید بر اینکه به یک
نکته میتوان از جهات مختلف نگریست.
ادامه مطلب در پست دیگری ارائه خواهد شد...
گردآورنده:اکرم مالکی پور
برچسبها: فلسفه, کودک, آموزش فلسفه, مالکی پور
.: Weblog Themes By Pichak :.