ه
. در همين راستا و در جامعه امروز که تزايد و تناقض آراء بيش از هر زمان ديگري به چشم مي خورد و بيانگر اين نياز است که تنها با مدد جستن از يک انديشيدن جهت يافته و فعالانه است که مي توان از آسيب هاي چنين فضايي در امان مانده و در عين حال گرفتار رکود و جزم انديشي نشويم؛ بايد راهي يافت که فلسفه را وارد زندگي روزمرّه نمود تا آموزش آن عموميت پيدا کند. در واقع آنچه هدف نهايي ما مي باشد، پرورش تفکر انساني است. از همين رو با نظر به اهميّت تفکر فلسفي و نقش مهارتهاي تفکر اعم از انتقادي و خلاق در بهبود فضاي فکري جامعه ي انساني و براي اينکه اين فرايند را سرعت بخشيم و بتوانيم استفاده بهينه اي از منابع انساني يا درواقع فکري جامعه انساني داشته باشيم، بهتر آن است که آموزش را از دوران کودکي آغاز کنيم تا بزرگسالاني آموزش ديده داشته باشيم. در همين راستا حرکت هايي براي آموزش دادن فلسفه به کودکان انجام شده است؛ جنبشي که تحت عنوان "فلسفه براي کودکان" در حدود نيم قرن است کار خويش را در سراسر جهان آغاز کرده است در تحقيق حاضر که به روش کتابخانه اي انجام شده است با هدف معرفي و بررسي اين جنبش در پي اين هستيم تا امکانِ آموزش دادن فلسفه به کودکان، زمانِ مناسب براي آغاز آموزش فلسفه به کودکان، نتايج کاربردي آموزش فلسفه به کودکان و نيز روش ها و رويکردهاي موجود آموزش فلسفه به کودکان را بررسي کنيم.
فلسفه و تفکر انتقادی میتواند مشخصههای نقادی از قبیل کنجکاوی، حدس، ملاک یابی......را در کنار قابلیتهایی چون استدلال، مفهوم سازی فلسفی، تعبیر، مهارتهای پژوهش..... رشد دهد. انديشيدن به معناي برخورد با موقعيت ناهنجار، غيرعادي و پيچيده است. در فرايند انديشيدن، فرد پس از برخورد با چنين موقعيتي درصدد مشخص كردن مسئله يا مسائل موجود در موقعيت برميآيد و آنها را به صورت روشن و واضح بيان ميکند.
جنبه ديگر کار فيلسوفان که در آموزش کودکان و نوجوانان بايد مورد توجه مربيان باشد خصوصيات فکري آنها يا روح فلسفي است.
خصوصيات روح فلسفي را ميتوان تحت عناويني چون ترديد منطقي، کنجکاوي، ژرفانديشي، ديد گسترده، سعه صدر، ترقيطلبي، وحدت شخصيت و طرفداري از ارزشهاي انساني مورد بررسي قرار داد. پارهاي از اين خصوصيات را ميتوان از طريق فعاليتهاي کودکان و نوجوانان در نحوه تفکر آنها به وجود آورد يا تقويت كرد.
کودکان کنجکاو هستند. آنها سؤال طرح ميکنند و ميل دارند امور را به طور عميق مطالعه کنند. آنها علاقه به درک ارتباط امور دارند. کودکان علاقه دارند خود به حل مسئله خويشتن اقدام کنند. کودکان و نوجوانان ميل دارند از تجربيات پدر و مادر و خواهران و برادران بزرگتر از خود استفاده کنند. آنها بهتدريج ياد ميگيرند که در برخي امور ترديد كنند.
کودکان و نوجوانان در جريان رشد در زمينههاي مختلف با مسائلي روبهرو ميشوند؛ براي مثال، چرا بعضي افراد دروغ ميگويند؟ چرا برخي افراد از آزار رساندن به ديگران لذت ميبرند؟ چرا در برخورد با اندک ناملايمات عصباني ميشويم؟ چرا از کنترل عواطف خود عاجزيم؟ چرا در سازگاري با جمع دچار اشکال هستيم؟ چرا از درک امور ساده عاجزيم؟ چرا از نيروي تفکر در زندگي استفاده نميکنيم؟ چرا قدرت پيشبيني نداريم؟ چرا در حل مسائل، عاقلانه عمل نميکنيم؟ چرا با ديگران همکاري نميکنيم؟ طرح اين پرسشها زمينهاي را فراهم ميکند تا مربيان از فرصتهاي مناسب استفاده كرده و برخي خصوصيات روح فلسفي را در کودکان و نوجوانان تقويت كنند. کودکان و نوجوانان را نيز ميتوان روش حل مسئله آشناكرد. بدون ترديد بايد سطح تجربيات و رشد کودکان و نوجوانان را هم در نظر گرفت.
. در حقیقت میتوان آموزش فلسفه به کودک را پرورش تفکر در کودک نامید و این آموزش تفکر، مزایا و فوائدی دارد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ ایجاد خودباوری و بالا بردن اعتماد به نفس در کودک ـ علاقمندی به درس و معلم؛
ـ اعتقاد به مفید بودن دروس و ایجاد انگیزه برای یادگیری -بروز استعدادهای پنهان و شکوفایی آن
ـ درک و یادگیری بهتر معلومات ـ قدرت مقابله با مشکلات ـ قدرت نقادی و پرورش خلاقیت
ـ کشف کمبودهای معنوی کودک ـ بروز پرسشهای پنهان کودک ـ عادت به تفکر فردی و گروهی
ـ تقویت روحیه همکاری ـ ایجاد رقابت سالم و دوستانه - استفاده از عقاید دیگران ـ ایجاد مسئولیتپذیری
داشتن انعطافپذیری در زندگی آینده ـ مقابله با شستشوی مغزی و تبلیغات سوء ـ ارتقاء سطح قضاوت در کودک از طریق استفاده از ملاکها و معیارها ـ بوجود آمدن خود تصحیحگری در کودکان ـ بالا بردن سطح توجه کودک به عقاید و آراء افراد در جامعه.
رسیدن به این نتایج نه تنها توانایی کودک را برای تحصیل بالا می برد ،بلکه اورا برای زندگی اجتماعی آماده می سازد .در ضمن کودک را دارای قدرت تشخیص و تمیز، تفکر، پرسشگری صحیح و مفید، انتقاد، استدلال ، خلاقیت و نوآوری بار میآورد و استعدادهای خفتة او را بیدار میکند . بعلاوه کودک، نکات اخلاقی، فلسفی، دینی و اجتماعی را نیز یاد میگیرد.
از مهمترین اهداف کلاسهای فلسفه برای کودکان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.بالا رفتن اعتماد به نفس در کودکان
۲.استفاده از دلیل و استدلال در بحث ها
۳.تقویت روحیه مشارکت
۴.بالا رفتن سطح قضاوت و خود اصلاحی
۵.عادت به تفکر و کار گروهی
۶.راهیابی به قدرت حل مساله و نقادی و خلاقیت
۷.بروز استعدادهای پنهان کودک
۸.ارتقای سطح دروس دیگر مدرسه در نتیجه بوجود آمدن حس پرسشگری و روحیه حل مساله
کودکان در کلاسهای فلسفه می آموزند که چگونه درباره موضوعات پیرامون خود عمیق تر بیندیشند و به راحتی درباره افکارشان سخن بگویند.آنها یاد می گیرند که خوب بشنوند و اندیشه هایشان را با هم سامان دهند.
بچه ها در مدرسه معمولا فرایند تفکر را یاد نمی گیرند بلکه نوعی یا انواعی از افکار را آموزش می بینند و به همین جهت قدرت تامل و اندیشه درباره مسایل را ندارند. یکی از راه های آموزش فلسفه به کودکان داستان گویی است
قصه گویی آموزش غیر مستقیم است .پیاژه روان شناس معروف گفته است "هر گاه چیزی را به کودک آموزش می دهیم مانع شده ایم تا او شخصا آن را کشف کند."در قصه گویی نوعی آزادی عمل نشاط صمیمیت و پرهیز از اجبار وجود دارد و به همین سبب دلزدگی و خستگی در فرآیند آموزشی ایجاد نمی کند.
داستانهایی برای کودکان نوشته می شود که به دلیل امتیازات متون داستانی مثلا ارتباط عاطفی و هیجانی این مفاهیم و روشهای استدلال حتی به کودکان منتقل می شود و آنان تفکر انتقادی و خلاق را می آموزند.قصه های زیادی که در قرآن آمده و هر کدام حامل پیامهای اخلاقی بسیاری است نشاندهنده اهمیت این روش آموزشی است.
یکی ازتاثیرات قصه گویی وادار ساختن دانش آموز به تفکر و تامل است که در پایان یک قصه بطور ناخودآگاه گریبان ذهن او را می گیرد.
بچه ها زمانیکه قصه ای گفته می شود تمرکز حواس دقت و آرامشی خاص دارند که در عادت دادن آنها به خوب شنیدن بی تاثیر نیست.قصه گویی و قصه خوانی به سبب ماهیت و کارکرد تربیتی خاصی که دارد می تواند و باید حضور و نفوذ شایسته خویش را در قلب نظام آموزشی حفظ کند.
روشی دیگر:
شما می توانید کودکان را به دیدار از یک نمایشگاه هنری ببرید و سپس حلقه کندو کاو را در خصوص نظرات و سوالات آنان در مورد بازدیدشان تشکیل دهید و یا از آنان بخواهید در مورد بازدیدشان و چیزهایی که برایشان جالب بوده نقاشی بکشند..
بصورت کلی اهداف مورد نظر در اجرای برنامه فلسفه برای کودکان بشرح زیر قابل ذکر است:
1- ایجاد انگیزه در کودکان برای جستجوی معانی.
2- ایجاد جایگاهی امن برای تأمل پیرامون مواردی که قبلا مورد تفکر قرار نگرفته است.
3- در انداختن فکر و به چالش طلبیدن افکار دیگران.
4- تحکیم ایدهها و افکاری که در اثر مواجهه با سایر اندیشهها ، استدلالی و منطقی میشود.
5- تمرکز و عطف توجه در شنیدن سخنان دیگران، فکر کردن، بچالش خواندن و انعطاف پذیری در اندیشه.
6- ایجاد روحیه تلاش برای اکتشاف مجموعه افکاری که منجر به استفهام یا طرح مسائل و مشکلات واقعی میشود.
7- بازسازی نظام فلسفی برای آنکه در دسترس دانش آموزان و معلمان قرار گیرد.
8- ایجاد ارتباط فکری با دیگران.
9- پرداختن به تفکر با روشها و سطوح مختلف.
10- فراهم آوردن جایگاهی امن برای بررسی افکار و ایدهها.
11- آموزش احترام به اندیشه دیگران، ارزیابی افکار دیگران و تلاش برای جستجوی دلایل آنها نسبت به اعتقادات، سخنان و رفتار ایشان.
12- توجه دادن دانش آموزان به منابع ذهنی ایشان و ایجاد خودباوری در آنها.
13- تشویق دانش آموزان برای کشف و ساخت اندیشه نو بجای أخذ افکار دیگران و انعکاس آنها.
14- نشان دادن ارزش و اهمیت بحث استدلالی به کودکان برای فهم بهتر و حل اختلاف.
15- تشویق دانش آموزان برای جستجوی سوالات و تلاش برای حل آنها.
16- تأکید بر ارزش بحثهای شفاهی و گفتگو با افراد.
17- آموزش مهارتهای شناختی: از جمله منطق، فرااندیشه(مقصود از این مقوله رساندن دانش آموز به مرحلهای است که بطور ناخودآگاه به فرآیند اندیشه خویش و اصول حاکم بر آن توجه نماید)، مهارتهای اندیشه و تفکر.......
18- ایجاد جرأت و جسارت برای درگیر شدن با سوالات اساسی( big questions ).
19- تعمق بیشتر نسبت به ایدهها.
20- تأکید بر اینکه به یک نکته میتوان از جهات مختلف نگریست.
بطور خلاصه آنچه در یک کلاس آموزش فلسفه صورت میگیرد (فرآیند برنامه فلسفه برای کودکان) تشکیل یک یا چند گروه تحقیق ( community of inquiry ) است که بعد از تشکیل آن، مراحل زیر صورت میگیرد:
1- تشکیل حلقه دانش آموزی (افراد به شکل دایرهای طوری مینشینند که همه بتوانند براحتی یکدیگر را مشاهده نمایند)
2- هر یک از دانش آموزان بخشی از متن آموزشی را قرائت مینماید.
3- معلم از دانش آموزان نسبت به محتوای متن قرائت شده سوال مینماید که چه نکته جالب یا سوال برانگیزی در آن وجود دارد. دانش آموزان باید تشویق شوند تا نکات خود را بصورت پرسش مطرح کنند. کلیه پرسشهای مطرح شده بهمراه نام سوال کننده بر روی تخته نوشته میشود.
4- سؤالات دسته بندی میشود تا مهمترین و اصلیترین آنها (که با برنامه دوره تطابق بیشتری دارد) از سوالات ساده و نیز سوالاتی که پاسخ به آنها یا بسیار سخت است یا با توجه با شرایط مخاطبین، امکان پذیر نیست جدا شود.
5- آنچه معلم در ارتباط با بحث در مورد پرسشهای گزینش شده انجام میدهد، صرفا نقش ایجاد هماهنگی و خط دهی دارد نه منبع دانش. برخی تکنیکهای سودمند در این مرحله عبارتند از: دادن وقت بیشتر به دانش آموزان جهت تفکر بیشتر، اجتناب از ارائه توضیحات داورمآبانه، معماسازی، کاربرد مدبرانه سؤالاتی که راه را برای حرکتهای اندیشمندانه هموارتر میکند و موجب توجه دانش آموزان به فرااندیشه میشود......
6- دانش آموزان با یکدیگر بحث میکنند و فرآیند مباحثه و مواجهه فکری برای بچهها بتدریج بصورت ملکه در میآید. ایشان کم کم فکر کردن را احساس نموده و خود شروع به اندیشیدن میکنند. نتیجه این نوع کلاسها و مباحثههای کلاسی برانگیختن قابلیتی در کودکان است که امروزه تحت عنوان تفکر انتقادی critical thinking شناخته میشود. در تفکر انتقادی بچهها یاد میگیرند که چگونه افکار و ایدهها را مورد تبیین، بررسی و بحث قرار دهند. با طی مراحل این طرح، دانش آموزان از اندیشهای کارا و پر بصیرت برخوردار میشوند.
مربيان ميتوانند با استفاده از فعاليتهاي خاص، روش معين و ويژگيهاي فکري فيلسوفان به آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان بپردازند
یک روش تدریس دیگر در کلاسهای p4c استفاده از تصاویر محض وفقط نشان دادن آن تصاویر به دانش آموزان است در مرحله بعد تنها یک پرسش در رابطه با تصویر پرسیده می شود سپس حلقه کندوکاو شکل می گیرد و با کمک معلم بحث پیش میرود.
برای کودکان پیش دبستانی استفاده از محرکهایی که در محیط زندگی و روزمره وجود دارد تمرین خوبی است که ذهن بچه را فعال کنیم و او را وادار به تفکر سازیم.از بین شمار زیادی اشیا روزمره که به بچه ها نشان می دهید می توانید از آنها بپرسید که بین این دو تا شی چه ارتباطی وجود دارد؟یا در بین این سه تا شی کدامیک عجیب است یا فرق دارد؟
می توان یک کلاس فلسفه را فقط با نوشتن چند پرسش روی تابلو آغاز کرد.بدون اینکه لازم باشد متن یا داستانی در ابتدا خوانده شود.به سوالات زیر دقت کنید. چنین سوالاتی میتوانند آغازگر بحث های جالبی در حلقه کندو کاو باشد.
1.اگر تعداد انسانها مدام زیادتر و زیادتر شود آیا فضای کافی روی کره زمین برای زندگی آنها وجود خواهد داشت؟
2.آیا فکر می کنید افزایش انسانها روئ کره زمین خوب است یا بد؟
3.چه راه حلی برای مقابله با افزایش انسانها پیشنهاد می کنید؟ مثلا از لحاظ نوع ساختمان سازی و استفاده بهتر از خشکی های زمین و.......
1.کلمات از کجا می آیند؟
2.آیا بهتر نبود اگر همه انسانها به یک زبان حرف می زدند؟
3.اگر شما اسمت را عوض بکنی شخص دیگری می شوی؟
اولین سوالی که بشر پرسید چه بود؟
چه کاری است که بچه ها بهتر از بزرگترها می توانند انجام دهند؟
بزرگترین کشفی که بشر تا کنون انجام داده به نظر شما چه بوده؟
بازی دایره ها: این بازی برای تحریک حس کنجکاوی و درک و فهم بچه ها در مورد هنر و موضوعات وابسته به آن طراحی شده است.دودایره با گچ روی زمین بکشید و دانش آموزان به طور دایره وار دور آن قرار بگیرند.در یکی از دایره ها کلمه ی هنری و در دیگری غیر هنری بنویسید.دانش آموزان به طور گروهی یا دو نفره معین می شوند و به هر گروه برگه ای داده می شود که در آن چیز های مشخصی نوشته شده است .بچه ها باید تصمیم بگیرند که هر کدام مربوط به چه دایره ای می شود.بچه ها روی کارت های کوچکی که از قبل به آن ها داده شده کارهای هنری و غیر هنری را می نویسند و در دایره ی مخصوص قرار می دهند و در مورد هر کدام دلیل می آورند که چرا هنری یا غیر هنری می باشد.
لیست کا رهای هنری و غیر هنری:
یک مجسمه ی سفالی رنگ نشده
یک کتاب داستان خیلی قشنگ
پرده ی اتاق شما
یک جک بی مزه
یک صدف زیبا که در کنار دریا پیدا کرده اید.
یک نقاشی از یک پسر چهار ساله
عکسهای یک روزنامه
آگهی تلویزیون
یک کتاب خنده دار
یک شعر زیبا
ماشین
پاک کن
مجسمه ی پل خواجو اصفهان که از جنس پلاستیک باشد
راست یا دروغ
طرح درس آموزش فلسفه برای کودکان 4 تا 8 سال
جاسه اول در کلاس راه بروید و از هر کودک بخواهید یک مطلب راست در مورد خودش بگوید.می توانید از خودتان شروع کنید و مثالی بزنید:من 35 ساله هستم و یک ماشین آبی دارم.بعد از این که بچه ها مطالب درست را در مورد خودشان گفتند از آن ها بخواهید یک چیز دروغ بگویند.باز هم می توانید از خودتان شروع کنید:من 7 ساله ام و الان خواب هستم.پس از این مرحله سوالات زیر را بحث کنید:
1. آیا این که بفهمید چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغ برای شما جالب است؟
2. برای شما آسان است که بفهمید کی راست می گه و کی دروغ؟
3. وقتی یک چیز غلط در مورد خودت می گویی آیا دروغ می گویی؟
4. دوستتان از شما می پرسد چند تا خواهر داری؟ شما دو تا خواهر داری اما می گویی ندارم.آیا دروغ گفته ای؟
5. معلم از شما می پرسد 1+1 میشود چند تا و شما می گویی 5 تا.آیا دروغ گفته ای؟
6. مادرت می پرسد چه کسی کیک را خورده است ؟شما خورده ای اما هیچ چیز نمی گویی آیا می توان با هیچ چیز نگفتن دروغ گفت؟
7. دوست شما می پرسد آیا عروسکش قشنگ است؟شما می گویید بله.با این که آن عروسک را دوست ندارید و به نظرتان زشت است.آیا این هنوز دروغ است اگر دل کسی را شاد کنید؟و.....
منابع:
- شريعتمداري، علي، اصول و فلسفه تعليم و تربيت، انتشارات اميرکبير، چاپ بيست و دوم، 1383.
- شريعتمداري، علي، روانشناسي تربيتي، انتشارات اميرکبير، چاپ سيزدهم، 1380.
- شريعتمداري، علي، فلسفه - مسائل فلسفي، مکتبهاي فلسفي، مباني علوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ ششم، 1376.
داستانهای فکری 1و2 نویسنده: فیلیپ کم انتشارات امیر کبیر
هر آنچه معلم فلسفه برای کودکان و نوجوانان باید بلد باشد فلیپ کم ترجمه احسان باقری
-چرا من این کسی شدم که امروز هستم نویسنده: هاله رضایی و متیو لیپمن انتشارات نزهت
-بچه های فیلسوف نویسنده: جوانا هاینز
برچسبها: فلسفه, کودک, فلسفه و کودک, فلسفه کودکان
.: Weblog Themes By Pichak :.