فهرست مطالب       

مقدمه...

1بيان .مسئله.

.2 اهمیت و ضرورت مسئله

3 هدف کلی و اهداف جزئی

4    مرور پژوهشی  تاریخچه موضوع تفکر

5 تحقیقات انجام شده در مورد تفکر...

6 ویژگی های ذهنی متفکر

..7 عوامل بستر ساز تفکر

.7  انواع تفكر.

8 تکنیک های پرورش تفکر خلاق و انتقادی

9 معرفی الگوهای پرورش تفکر..


.12   ارائه یافته ها بررسي تاثير الگوی دریافت مفهوم برپرورش تفكر كودكان دبستاني.

14 بررسي تاثير الگوی تفکر استعاره ای برپرورش تفكر كودكان دبستاني.

.15 بررسي تاثير الگوی تفکر استقرايي برپرورش تفكر كودكان دبستاني

16 بررسي تاثير الگوی الگوی حل مسئله برپرورش تفكر كودكان دبستاني..

17 بررسي تاثير تكنيك شش کلاه تفکر برپرورش تفكر كودكان دبستاني.

19    جمع بندی.

22  پیشنهادات

.23 منابع و مأخذ



   چكيده: انديشيدن يکي از اجزاء لاينفک زندگي بشري است. همه ما با انديشه آشناييم، چه بطور آگاهانه و چه زماني که به آن توجه نداريم. درواقع بايد گفت وجه تمايز انسان از ساير موجودات در همين انديشمند بودن اوست.نقش مهارتهاي تفکر اعم از انتقادي و خلاق در بهبود فضاي فکري جامعه ي انساني و براي اينکه اين فرايند را سرعت بخشيم و بتوانيم استفاده بهينه اي از منابع انساني يا درواقع فکري جامعه انساني داشته باشيم، بهتر آن است که آموزش را از دوران کودکي آغاز کنيم تا بزرگسالاني آموزش ديده داشته باشيم به جهت تغییرات اساسی در برنامه های آموزشی کشور ، نقش معلمان در این راستا مورد توجه بوده و دیگر روش های سنتی جوابگوی نیازهای جدید جامعه نمی باشد و با توجه به تحقیقات انجام شده ، نشان داده شده است که معلمان ترجیح می دهند از روش های کلیشه ای استفاده کرده و در نتیجه فراگیرانی منفعل تربیت شوند که همیشه وابسته به معلم و کتاب باشند و هیچ گاه مجال پرورش تفکر و به دنبال آن خلاقیت را نداشته باشند و نهایتاً نقشی در سازندگی جامعه خویش ایفا نکنند.


 در اين مقاله ابتدا به موضوع تفكر پرداخته شده ، به تاريخچه تفكر از ابتداي خلقت و دوره هاي بعدي و نيز تحقيقات انجام شده در اين زمينه پرداخته شده است.  و سپس در مورد وي‍‍ژگي هاي ذهني متفكر و عواملي كه باعث شكل گيري تفكر مي شود مطالبي بيان گرديده ، همچنين انواع تفكر و تكنيك هاي پرورش آن نيز مورد توجه قرار گرفته ودر نهايت به  نقش  الگوهاي فعال تدريس در رشد و پرورش تفكر كودكان دبستاني پرداخته شده است.  كه البته ابتداهر يك از الگوها  معرفي شده اند و سپس تاثيراتي كه در اثر اجراي اين الگوها بر تفكر دانش آموزان دبستاني  به جا مي گذارد نقد و بررسي شده است.                                  



   مقدمه  تفکر ساعة افضل من عبادة سبعین سنة. «یک ساعت تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است.» امام علی ( دشتی ،1379، ص430 ) ارزش انسان درداشتن عقل و اراده واختیار است که بار امانت به دوش دارد و خلیفه الله می باشد.  تأثیر سخنان پرورش نفوذ و کلام موزون مولای متقیان حضرت امیرالمومنین در کتاب نهج البلاغه بر اهل بینش و خرد کاملاً آشکار است. حضرت علی (ع) در حکمت 48 نهج البلاغه می فرماید: پیروزی در دوراندیشی و دوراندیشی در به کار گیری صحیح عقل و اندیشه و اندیشه ی صحیح به رازداری است. ( دشتی،1379،ص6الگوی 35) در میان موجودات آنچه انسان را از دیگر موجودات متمایز ساخته و او را اشرف مخلوقات کرده ، داشتن قوه تفکر و درک کلیات است، زندگی ا نسان در طول تاریخ هرگز از تفکر و ا ندیشه خالی نبوده است، مهم تر از همه پویایی اندیشه است ، که بهتر است از دوران کودکی به این پدیده ی خدادادی توجه کافی شود ومربیان در پرورش آن نقشی سازنده داشته باشند.   از استاد ارجمندم جناب آقای صاحب فصول که در نوشتن این مقاله مرا یاری نمودند تشکر و قدردانی می نمایم.   این مقاله را تقدیم به همسر مهربان و فرزندان عزیزم می کنم که در طول نوشتن آن با من همکاری نمودند.                                                             


 بیان مسئله :     


  هنگام صحبت درباره ی تفکر به نظر می رسد مفهوم و ماهیت آن صریح و روشن است اما اگر به تعریف و تحلیل آن بپردازیم متوجه می شویم که تعریف آن در قالب اصطلاحات دقیق و صریح بسیار دشوار است.(شعبانی،1382،ص 43) متخصصان تعلیم و تربیت تفکر را به گونه های مختلف تعبیر و تفسیر کرده اند: تفکردر لغت به معنی اندیشه کردن ، تأمل، نظر کردن در چیزی، اندیشه و فکر و تعمق، تصرف دل است در معانی اشیاء به خاطر درک مطلب، اندیشه کردن و اندیشیدن است.
(دهخدا،1343،ص821) شریعتمداری تفکر را جریانی می داند که در آن فرد کوشش می کند مشکلی را که با آن روبرو شده مشخص سازد و با استفاده از تجربیات قبلی خویش در حل آن اقدام نماید.(شریعتمداری،1382، ص379)  




 در این مقاله پژوهشگر در صدد است راه های پرورش تفکر در کودکان دبستانی از طریق اجرای الگوها تدرس فعال مورد بررسی قرار دهد.   اهمیت و ضرورت : علاقه توسعه به توانایی های فکری پدیده ای نیست که در عصر حاضر مورد توجه قرار گرفته باشد.چنین علاقه ای در تاریخ تعلیم و تربیت ریشه دارد.(شعبانی،1382، ص1)


 به جهت تغییرات اساسی در برنامه های آموزشی کشور ، نقش معلمان در این راستا مورد توجه بوده و دیگر روش های سنتی جوابگوی نیازهای جدید جامعه نمی باشد و با توجه به تحقیقات انجام شده ، نشان داده شده است که معلمان ترجیح می دهند از روش های کلیشه ای استفاده کرده و در نتیجه فراگیرانی منفعل تربیت شوند که همیشه وابسته به معلم و کتاب باشند و هیچ گاه مجال پرورش تفکر و به دنبال آن خلاقیت را نداشته باشند و نهایتاً نقشی در سازندگی جامعه خویش ایفا نکنند. تحولات پرشتاب تغییرات پی درپی در دنیای کنونی ، تربیت انسان هایی کارآمد و اندیشمندانی مبتکر را هشدار می دهد . 

غفلت از این امر خطیر جامعه را از موهبت افراد نوآور و خلاق محروم می سازد.(فرخ مهر،1385،ص7) ضرورت پرورش تفکر در کودکان دبستانی به این دلیل است که تفکر پایه ی ادراک و یادگیری را شکل می دهد و فهم هر چیزی بسته به آن است و پیشرفت انسان ها در زمینه های علمی ، ادبی، هنری و اخلاقی و معنوی در نتیجه ی تفکر و اندیشیدن به وجود می آید.حل مشکلات زندگی در سایه ی همین تفکر صورت می پذیرد.  

دکتر جلالی می گوید : امروزه متأسفانه با اهمیت اندیشه و نقش سرنوشت ساز آن ، به اندیشه پرداخته نشده و هنوز مهارت های فکری جزء آموزش و پرورش درنیامده است، تا از دوران کودکی درست اندیشی و تفکر خلاق و مهارت های آن در خانواده ، مهدکودک، دبستان، راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه و همین طور رسانه ها تدریس شود.(دوبونو، 1378،ص12) معلم امروز نیاز دارد به رویکردهای فلسفی ، نظری، عملی مرتبط با حرفه خود توجه کند ،  مدارس امروز ما به خصوص در سطح ابتدائی به دلیل پیشرفت علوم و فنون توجه خود را بیشتر به انتقال اطلاعات و حقایق معطوف کرده و از تربیت انسان های متفکر و خلاق فاصله گرفته اند .از سال ها پیش در کشور ما در حوزه یتفکر مطالب و مباحث اندکی مطرح بوده گر چه یکی از اهداف اساسی آموزش و پرورش ما رشد تفکر می باشد . با این وجود به دلایل مختلف تاکنون کم تر به پژوهش و مطالعات بنیادی و برنامه ریزی در جهت رشد وپرورش تفکر پرداخته شده است. 

 به همین دلیل پژوهشگر خواسته تا با پرداختن به این موضوع اساسی که مسلماً یکی از ابعاد مهم در یادگیری به شمار می رود و نقش بسیارکمی  در تغییر در بهبود روش های اداری کلاس درس و تدریس معلمان ابتدائی داشته باشد و با ارائه ی روش های ایجاد تفکر در کودکان نمای کوچکی از پرورش تفکر در آنان را در اختیارخوانندگان و به خصوص معلمان ابتدائی قرار دهد. این مقاله که تاکید اصلی آن بر روش های عملی پرورش تفکر دانش آموزان دبستانی می باشد با هدف پاسخ به نیاز معلمان و مربیان به عنوان یک منبع ساده و کاربردی نوشته شده است.  

 اهداف پژوهش : هدف کلی: بررسی راه های پرورش تفکر کودکان دبستانی از طریق الگوهای تدریس فعال.
 اهداف جزئی: الف)بررسی تأثیر الگوی دریافت مفهوم در پرورش تفکرکودکان دبستانی
   ب)بررسی تأثیر الگوی تفکر استعاره ای  در پرورش تفکرکودکان دبستانی
   ج) بررسی تأثیر الگوی تفکر استقرایی در پرورش تفکرکودکان دبستانی
   د) بررسی تأثیرالگوی حل مساله در پرورش تفکرکودکان دبستانی  
 ه)بررسی تأثیرتکنیک شش کلاه تفکر در پرورش تفکرکودکان دبستانی                                 


 مرور پژوهشی: هر مفهوم ذهنی تفکر از چشم انداز یک چارچوب زمانی خاصی نگریسته می شود. تلقی تفکر در قرن دهم با تلقی آن در عصر روشنفکری متفاوت است . زمان های متفاوت فرآیندهای فکری منحصر به خود  دارند و الگوهای فکری رایج در عصر موجود را منعکس می نمایند.(مارزینو،1380، ص37) ریشه های علاقه ی فلسفی به تفکر به گذشته ی باستانی یونان و روم می رسد . (همان منبع،ص37)
 تفکر انتقادی از نظر سابقه ی تاریخی به دوران فعالیت آکادمی علمی افلاطون در یونان باستان برمی گردد که بر پایه ی دو طرفه استاد و شاگرد گفتگوی منطقی آن ها استوار بود و این مدل بعدها در سیستم آموزش غربی از متوسطه تا دانشگاه نهادینه گردید.
 (ابیلی، 1374،ص19)گرین(1984) اشاره می کند که قدمت فلسفه در جهان غرب دست کم دوهزار سال بیش از رشد علم است.(مارزینو، 1380،ص37) روح تحقیق در سراسر تاریخ فلسفه جریان داشته و بسیاری از تصورات کلی و مفاهیم جدید علوم را شکل داده است.
 برای نمونه «دکارت» در قرن 17 نوشت که مسئولیت عمده ی فیلسوف ایجاد یک  روش تحقیق صحیح و درست است. دانشمندان بزرگی چون هگل ، جیمز، اسپینور، تأثیر فراوانی بر نحوه ی تفکر امروزی و چگونگی نگرش ما به تفکر  دارند.(همان منبع، ص38) زیست شناسانی هم چون داروین (1882-1809) و اسپنسر(1903-1820) متوجه رابطه ی بین افزایش تحولی انعطاف پذیری رفتار حیوان و اندازه ی افزاینده ی مغز حیوانات شدند به این ترتیب دقت و توجه برای شناسایی عملیاتی که تفکر را به وجود می آورد افزایش یافت، نخستین آزمایشگاه روان شناسی توسط «وونت» و شاگردانش در لایپزیک تأسیس شد تا عناصر شناخت را که تصور می شد احساسات و ادراکات باشد مورد بررسی قرار دهند.  

بررسی تفکر از همان روزهای اولیه روان شناسی اشکال گوناگون به خود گرفته است که روان شناسی گشتالت ،رفتار گرایی روان سنجی و نظریه پردازش اطلاع از آن جمله است. می توان منشأ دلبستگی مربیان را در تفکر در چندین دهه ی قبل ردیابی کرد، علاقه و توجه به تفکر در رابطه ی آن با رفتار انسانی نیز قدمتی به اندازه ی خود تحول دارد.(همان منبع، ص37) دیویی جان(1916)عنوان می کند یگانه راه مستقیم برای پایدار کردن پیشرفت ها ، روش ها ، آموزش و یادگیری متمرکز شدن و توجه به شرایطی است که تفکر را می طلبد یا آن را ارتقا می دهد و می آزماید. (مارزینو،ص37) جان دیویی نیز در کتاب چگونه فکر کنیم درباره مفهوم تفکر می گوید: تفکر عملی است که در آن واقعیت موجود مورد تأیید یا تولید واقعیت های دیگر می شود و یا روشی است که در آن باورهای آینده بر اساس باورهای گذشته پایه گذاری می گردد. دوبونو، ادوراد(1933) در کتاب سلسله درس های تفکر ، تفکر را نهایت چاره جویی انسان می داند و می گوید : کیفیت آینده ی ما تماماً به کیفیت تفکر ما بستگی دارد این نکته هم در سطح فرد و هم در سطح جامعه و هم در سطح دنیا  مصداق دارد. (دوبونو،1384، ص15)  

انجمن ملی تعلیم و تربیت سال (1961) بهبود و پیشرفت تفکر را در تعلیم و تربیت آمریکا اساسی تشخیص داد و عنوان کردند لازم است افراد مسئول در مدیریت و تعیین خط مشی تعلیم و تربیت خود را متعهد و به کار گیری ثمرات پژوهشی که در حوزه کلی تحول تفکر انجام شده بدانند. استاد مرتضی مطهری (1299-1358)می گوید: تعلیم عبارت است از یاد دادن. 

از نظر تعلیم ، متعلم فقط فراگیرنده است و مغز او به منزله انباری که متعلم معلومات را در آن بریزد ولی هدف معلم باید بالاتر باشد و آن این است که نیروی فکری متعلم را  پرورش  و استقلال بدهد و قوه ی ابتکار او را زنده کند و قوه ی تجزیه و تحلیل در مسائل را در او تقویت کند.(فرخ مهر، 1384،ص31) ژان ژاک روسو، (1712-1778) این دانشمند فرانسوی نیز اذعان دارد که اجازه دهید طفل خود حقایق را کشف کند  زیرا اگر منبع اطلاعات را در ذهن وی جانشین استدلال کنید ، دیگر استدلال نخواهد کرد.(همان منبع، ص30) ا ندرسون (1977) بر نقش بنیادی جستجو برای معنا در شناخت تأکید داشته و عنوان شده در راستای این هدف شاگردان نمونه فعالانه کار می کنند تا اطلاعات جدید را با آنچه از قبل می دانند تلفیق و هماهنگ نمایند و آنچه را که مهم است برگزینند و فراتر از اطلاعات داده شده استنباط و استنتاج نمایند و درباره ی یادگیری خود به صورت راهبردی فکر کنند.(مارزینو ص30) رومل هارت(1980) دقیقاً همان اطلاعات اندرسون را مبنای کار خویش قرار داده و همان نتایج را عنوان کرده است.(همان منبع ص30) ایالات متحده (1982) و کالج بورد (1983) بر اهمیت آموزش تفکر تأکید کرده اند در در بیشتر مقالات و نوشته ها دانش آموز را در پاسخ دادن به سوالات سطح بالای آزمون ها  یا خوب انجام دادن تکالیف پیچیده علمی و آموزش بیان کرده اند. 

در حقیقت به نواقص تفکر در سطح بالا اشاره کرده و آن را مهم ترین نقطه ضعف تعلیم و تربیت آمریکا دانسته اند.(همان منبع ص28) پل(1984) پس از آن که تفکر را گفت وگوی درونی ، و رشد آن را در پرورش خودآگاهی و کسب تفاهیم نسبت به دیگران می داند می گوید: از طریق مهارت های تفکر انتقادی و گرایش ها می توان اصول جامع تفکر عقلانی و مستدل را به کودکان آموخت، بچه ها می توانند یاد بگیرند که مردم در باورهایشان با یکدیگر تفاوت دارند می توانند بیاموزند که تفکر یک ویژگی شگفت نیست بلکه ابزاری برای یادگیری است. پل در سال 1986 ثمره نهایی تعلیم و تربیت را به صورت یک ذهن جست و جوگر مجسم می کند.     

 ویژگی های ذهنی متفکر
 1)     تردید منطقی: معمولاً امور را با تردید می نگرد و بدون تردید از پذیرش افراد و عقاید خودداری می نماید.
 2)کنجکاوی شدید
 3) فهم عمیق: به معرفت سطحی قناعت نمی کند و ژرف اندیشی خاصی در مطالعات او به چشم می خورد.  4) دید وسیع: غالباً امور را در سطح گسترده تر ی مورد مطالعه قرار می دهد.
 5) سعه ی صدر
 6) ترقی طلبی : از رکود و توقف رنج می برد.
 7)فروتنی
 8) وحدت رویه شخصیتی هماهنگ و واحد دارد.
 9) اتکا به نفس
 10) طرفداری از ارزش های انسانی (شریعتمداری1380،ص90)        

 عوامل بستر ساز تفکر
 الف)دانش اگر فرد درباره چیزی که می خواهد بیندیشد ادراک یا دانشی نداشته باشد قادر تفکر و تجزیه و تحلیل آن موضوع نخواهد بود  و به همین دلیل درباره ی هر موضوعی که می خواهیم در کلاس از این روش استفاده کنیم باید دانش آموزان راجع به آن اطلاعاتی داشته باشند در غیر این صورت لازم است این اطلاعات یا منابع و راه های کسب آن ها را شاگردان بگوییم و با آن ها آشنا شویم.  
 ب) منش یا شرب باید دانش آموزان کم کمبه این روحیه و دید برسند که باید با تردید منطقی به مسائل نگاه کنید و درباره ی هر موضوعی بدون تعصب و گرایش خاصی عمل کنند.
 ج) اقتدار گرایش انتقادی معمولاً مورد توجه یا پذیرش قرار نمی گیرد، متفکران منتقد اهل مباحثه و پر سر و صدا هستند. آنان در واقع ماشین جامعه را به حرکت در می آورند و به سختی می توانند بین خطوط کاوشگری و خطر کردن گام بردارند. (شعبانی، 1382، ص89)     امروزه دو نوع تفکر تحت عنوان تفکر انتقادی و خلاق مورد بحث روان شناسان و مربیان قرار گرفته و برنامه ریزان در تلاش هستند که برنامه های درسی را طرح کنند که این دو نوع تفکر را پرورش دهد. این دو نوع تفکر در این بخش مورد بحث قرار می گیرد:( یارمحمدیان،1377ص 71) تفکر انتقادی تداوم دیدگاه کهنه ی باند سه نفره یونانی یعنی سقراط، افلاطون و ارسطو – درباره تفکر است مطابق این دیدگاه تحلیل ، قضاوت و استدلال کفایت می کند . واژه انتقادی از واژه یونانی به معنای قضاوت منشأ می گیرد.(دوبونو، 1384، ص23)  

الف – تفکر انتقادی Critical thinking)) انیسEnnis   1985)) تفکر انتقادی را به عنوان تفکر منطقی و مستدلی تعریف می کند که مرکز توجه آن تصمیم گیری و قضاوت در مورد باورها یا اعمال است . از نظر انیس، وقتی یک نفر کوشش می کند تا مباحث را دقیقاً تحلیل کند، مدارک معتبری جستجو کند و به نهتیجه گیری های معتبر برسد ، تفکر انتقادی خواهد بود. هدف تفکر انتقادی پرورش افرادی است که دارای ذهن معتدل ، خالی از غرض،  عینی و متعهد به وضوح و دقت باشند. مفهوم تفکر انتقادی از نظر تاریخی به سقراط بر می گردد. رشته اساسی که همیشه در خلال فلسفه موجود بوده است، پرورش و توسعه تفکر عقلانی به منظور راهنمایی رفتار بوده است. گودلد(1984) در تحلیل از هدف های آموزشی ، دریافت که هدف فوق جزء اهداف مورد قبول اکثر دولت ها و نظام های آموزشی است و دلیل آن ضرورت وجود تفکر انتقادی برای شهروندان یک جامعه دموکراتیک است.(یارمحمدیان، ص 72)

 ب- تفکر خلاق Creative  thinking)) خلاقیت ، توانایی مرز شکنی یا توانایی سفر به فراسوی چهارچوب استانداردهای علمی ، شغلی ، حرفه ای و اجتماعی را در بر می گیرد. خلاقیت ، هم درک و پذیرش الگوهای قبلی و هم تشکیل و ابداع الگوهای جدید را در حوزه های مختلف شامل می شود. ویژگی هایی از قبیل : استقلال ، علاقه بیشتر ، تنش کمتر ، احساس عاطفی مثبت تر ، عزت نفس بیشتر ، توانایی تغییر رفتار بیشتر(انعطاف پذیری ) و سلامتی جسمی و روانی بهتر ، جزء ویژگی های افراد خلاق ذکر شده است.(کاین و کاین ، 1991 ) از دیدگاه پرکینز (1984) تفکر خلاق ، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج خلاق و تازه می شود.
 پس ملاک نهایی خلاقیت ، محصول یا بازده آن است. وقتی فردی را خلاق می نامیم که همیشه و دائماً نتایج و محصولات خلاق و تازه ای را به وجود آورد. پرکینز اشاره می کند که در تدریس خلاقیت ، بازده یا محصول دانش آموزان باید به عنوان ملاک نهائی آموزش و ارزشیابی می شود. هالپرن(1984) خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظرات یا ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می داند. بارون(1969) فرآیند خلاق را یک جدال پی در پی بین پیوستگی و گسستگی، بین همگرایی و واگرایی بین تز و آنتی تز می داند.(همان منبع، ص72)

    پرورش تفکر خلاق در کلاس درس از تفکر خلاق و انتقادی در جریان آموزش به طور مجزا بحث نمی کنیم. بلکه هر دو را به عنوان یک موضوع در نظر می گیریم . تفکر خلاق و انتقادی مکمل یکدیگرند و برای تحقق اهداف تعلیم و تربیت ، ضروری هستند . 

هر دو را می توان و باید در زمینه آموزش عمومی تدریس کرد. تنظیم سوال ، تحلیل منبع، تعریف روشن ، دقیق و به دور از غرض، مهارت های تفکر انتقادی را توسعه و پرورش می دهند. موقعی که دانش آموزان با یک مسئله روبرو شده و در صدد حل آن برمی آیند یا یک پروژه را طراحی می کنند ، توانایی های خلاق خود را گسترش می دهند و هنگامی که نقطه نظرات را به طور آزمایشی بازسازی می کنند ، در حال تفکر خلاق و انتقادی هستند. گولد(1984) اظهار کرد که در کلاس های درسی مدارس آمریکا به ندرت از دانش آموزان خواسته می شود تا اندیشه های اصیل و اساسی را بیان کنند یا شخصاً عقیده یا مدرکی را عرضه کنند. برای تربیت دانش آموزان متفکر، باید از روش های تعاملی متنوعی از بحث در گروه های بزرگ گرفته تا آموزش در گروه های کوچک ، گروه های حل مسئله و گروه های مباحث دوتایی استفاده کرد. اصول پرورش تفکر خلاق و انتقادی در کلاس درس توسعه یک جو کلاسی که منجر به تفکر خلاق و انتقادی شود، با رفتار معلمین کاملاً رابطه دارد.

 معلمین باید اصول زیر را در کلاس درس مورد توجه قرار دهند :
 1-گسترش آزادی روا نی در کلاس
 2-توسعه ی ارتبا طات عاطفی و عقلانی
 3-ایجاد جو همدلی و درک دیگران
 4-توجه به استقلال و فردیت دانش آموزان و عدم تأیید افراطی بر هنجار گروه
 5-احترام  به عقاید شاگردان و کمک به تجدید سازمان عقاید شاگردان
 6-احترام به سوالات شاگردان و هدایت سوالات بی ربط به سوی مسئله اصلی تکنیک های پرورش تفکر خلاق و انتقادی

 معلمین با استفاده از اقدامات زیر می توانند تفکر خلاق و انتقادی را پرورش دهند:
 1-    مواد و مطالب آموزشی متنوعی را برای تکمیل کتب درسی معمول، تهیه و تدوین کنید.
 2-    بحث ها  و مناظره های کلیدی و مرتبط با زندگی دانش آموزان را در زمینه موضوعات بحث برانگیز اجرا کنید.

 3-    دانش آموزان را به صورت دوتایی سازمان دهی کنید و از آن ها بخواهید با گروه های دیگری از دیگری از دانش آموزان در مورد یک مسئله بحث و مناظره کنند. جو و وفضای کلاس را طوری ترتیب دهید که باعث کنش متقابل شود. ترتیب نشستن شاگردان را تغییر دهید از روش های تقسیم کلاس برزگ به گروه های کوچک برای بحث استفاده کنید.
 4-    از دانش آموزان بخواهید تا حوادث و رویدادهای مهم زندگی شخصیت های متفکر و خلاق را در کلاس درس به نمایش بگذارند.(ترجیح با حوادثی است که در آن قهرمانان نقش های مخالفی را بازی می کنند.)از دانش آموزان بخواهید تا در جلسات و گردهمائیهای اجتماعی درجامعه محلی خودشرکت کرده و برنامه های میزگرد تلویزیونی را تماشا کرده و نقطه نظرهای مختلف را مورد بحث قرار دهند.
 5-    از دانش آموزان بخواهید تا در مورد یک مسئله اجتماعی ، انتقادها و نظرهای خود را برای سردبیر یک مجله یا روزنامه نوشته و در کلاس بخوانند.
 6-     از تکالیف نوشتاری اثربخش در جریان آموزش استفاده کنید.


 تکالیف نوشتاری اثربخش معمولاً  دارای ویژگی های زیر هستند: -         
دارای ضوابط و معیارهای مشخصی هستند. -        
 رشد تدریجی مهارت های متفکر را به دنبال دارند. -       
  بر مسائل و موضوعات واقعی تأکید می کنند. -        
 آموزش روشن و غیر مبهمی را ارائه می کنند.  


مثال هایی از تکالیف نوشتاری اثربخش در زیر می آید:
 الف- خلاصه کردن: فن تلخیص یا خلاصه کردن به صورت شفاهی یا به صورت کتبی نیاز به استفاده از مهارت های سازمان دهی ذهنی توسط دانش آموزان دارد. دانش آموزان در موقع خلاصه کردن مجبورند نکات اساسی و کلیدی بحث را از موضوعات فرعی و غیر مبهم تشخیص داده و آن ها را سازمان دهی کنند. 
ب- نوشتن مقاله های تجزیه و تحلیل کوتاه و یا نقد مطالب: از دانش آموزان بخواهید موضوعات و مسائل مرتبط با زندگی روزمره ی خود را به طور مختصر تجزیه و تحلیل کنند .
 دلایل موافق و مخالف مسئله را مورد بحث قرار داده و نظریات را مورد انتقاد قرار دهند . سعی کنید با همکاری دانش آموزان ، ملاک هایی برای ارزیابی و انتقاد از نظریات دیگران تدوین کنید.
 ج- تمرین حل مسائل موجود در روزنامه ها و مجلات : مسائل واقعی و مرتبط با زندگی دانش آموزان که گهگاه در روزنامه ها و مجلات به بحث گذارده می شود و یا در روزنامه ها مطرح می شود مجالی برای هدایت دانش آموزان برای تمرین فعالیت هاست.
 د- پروژه های خارج از کلاس : از دانش آموزان بخواهید یکی از مسائل مربوط به زندگی خود را که با محتوای درسی خود ارتباط دارد به عنوان موضوع تحقیق انتخاب کرده و در مورد آن تحقیق کنند.
 سعی کنید نحوه جمع آوری اطلاعات ، استفاده از مصاحبه و دیگر تکنیک ها و منابع اطلاعات مربوطه را به دانش آموزان  آموزش دهید. در اینجا ممکن است نتیجه ی تحقیق و پروژه ی دانش آموزان چشمگیر نباشد اما به هر حال آن ها فرصتی برای تمرین تحقیق و اجرای روش های تحقیق را به دست آورده اند .
 در اینجا آنچه بیشتر مهم است روش و فرآیند است نه محصول.
 ه- شبیه سازی و الگو پردازی : از دانش آموزان بخواهید تا الگوها و مدل های موجود در علوم مختلف یا حتی در موقعیت های مختلف را در رابطه با موضوع مورد مطالعه ی خود مورد استفاده قرار دهند.
 این کار ممکن است در وهله ی اول نا مربوط به نظر برسد اما به تدریج منجر به خلاقیت های چشمگیری می شود. بعضی از این پیشنهادات ممکن است برای معلمان یا بعضی از والدین جالب نباشد و حتی زحمت زا باشد. اما به هر حال پرورش تفکر خلاق و انتقادی برای یک جامعه اسلامی ضروری است. 
پرورش این نوع تفکر ممکن است مستلزم مقابله ی دانش آموزان با نظر والدین و معلم باشد و دانش آموزان  روح مخالفت و انتقاد را در سراسر زندگی تعمیم دهند. لکن روح مخالفت و انتقاد برای زندگی و آموزش دانش آموزان مفید و لازم است ، و آن ها بهتر می توانند برای کسب یک شخصیت مستقل و ثابت اقدام نمایند. روح مخالف و انتقاد هیچ منافاتی با احترام به ارزش های خانوادگی و علمی ندارد.
 این مسئله را هم باید به دانش آموزان و هم به والدین و مربیان یاد داد.   تفکر را نیز می توان به دو دسته همگرا و واگرا تقسیم نمود: تفکر واگرا به معنای ارائه راه حل های جدید در حل مسئله است.
 در تفکر واگرا، خلاقیت مطرح است. تفکر همگرا به معنای ارائه راه حل های قدیمی در برابر یک مسئله است.
 تفکر همگرا همان تفکر منطقی است.  
تفکر همگرا و واگرا با یکدیگر متفاوتند. جهت تفکر همگرا به سمت عرف و عادات جامعه ، راه ها و افکار پذیرفته شده است ، ولی تفکر واگرا از عرف و عادات دور می شود و سنت شکن است. در تفکر همگرا، امور مربوط به هم در نظر گرفته و امور نامربوط کنار گذاشته می شوند، ولی در تفکر واگرا، بین امور نامربوط ارتباط برقرار می شود.
 فردی که دارای تفکر خلاق است، سعی می کند ، عناصر و اجزاء نامربوط را به هم متصل کند. در تفکر همگرا ، امکان اشتباه نیست و فرد سعی دارد، از اشتباه پرهیز نماید. در تفکر واگرا و خلاق ، به فرد فرصت اشتباه داده می شود. برای تفکر منطقی و همگرا ، جهت مشخص است، اما مسیر خاصی در تفکر وجود ندارد و مقصد مشخص نیست. در سیستم آموزشی، این دو نوع تفکر را می توان به صورت موازی و از طریق فعالیت های مختلف ، پرورش داد و لزوماًٌ یکی بر دیگری مقدم نیست . معلم می تواند در یک درس، تفکر همگرا و منطقی را مطرح کند و در دروس ، شرایط و فرصت های یادگیری دیگر، از تفکر واگرا استفاده نماید و به دنبال تقدم و تأخر نباشد. ( همان منبع ص75).              

     تا قبل از شکل گیری نهادهای آموزشی و نظام رسمی آموزش و پرورش ، انسان ها مهارت هایی را به طور تجربی می آموختند و از درس و مدرسه و معلم خبر و نشانی نبود. با پیدایش آموزش و پرورش رسمی، معلمان عهده دار یاددهی مفید و موثر و آماده سازی دانش آموزان برای زندگی آینده شوند. (فرخ مهر، 1384، ص 27)   عده ای ازنظریه پردازان شناختی و پژوهشگران اعتقاد دارند که مهارت های تفکر نمی توانند ونبایدجدای از محتوا تدریس شوندزیرا محتوا به طور غیر قابل تفکیک،شناخت و ادراک پیوند خورده است.(همان منبع ص24)

 یاددهی تفکر مستلزم آن است که تعامل بین آنچه یاد داده می شود و روش تربیتی که برای تدریس آن مورد استفاده قرار می گیرد به طور روشن و با ذکر جزئیات مشخص شود.(مارزینو،1380ص 277)
 بهتر است مهارت های تفکر و یادگیری در قلمروهای دانش آشنایی خاص تدریس شوند توانایی های استنباط و استنتاج کردن و تولید اطلاعات جدید می تواند از طریق آموزشی که ارتباط و تماس با دانش قبلی را تضمین نماید ، پرورش داده شود.(همان منبع، ص 241)  
اکنون به معرفی الگوهایی که از مهم ترین اهدافشان پرورش تفکراست پرداخته می شود. ابتدا از خانواده ی پردازش اطلاعات که از ویژگی های این خانواده پرورش روحیه ی جست و جوگری شناخت محیط اطراف ، افزایش نیروی عقل و بهتر اندیشیدن و درک نحوه ی استخراج مفاهیم از متون درسی است می پردازیم.

 الگوی دریافت مفهوم از این الگو برای تدریس مفاهیم و کمک به یادگیری موثر افزایش مهارت های تفکر استفاده می شود. (فرخ مهر،1384،ص60) معلمان در این روش شاگردان را در مقوله بندی یادگیری مفاهیم و بررسی چگونگی تفکرشان یاری می دهند، تدریس مفهوم زمینه را برای تحلیل فرآیندهای تفکر دانش آموزان و کمک آن ها در جهت تدوین راهبردهای موثرتر فراهم می کند. (جویس ودیگران،1384،ص90)
 الگوی تفکر استعاره ای این الگو به وسیله ی ویلیام گوردون و دستیاران وی(1961) طراحی شده و روشی است بسیار خوب برای پرورش تفکر خلاق ، از این الگو می توان برای همه در سنین مختلف بهره گرفت و مخصوصاً برای کودکان خردسال. این الگو به آسانی با الگوهای دیگر ترکیب می شود به طور مثال با روش ایفای نقش ، پژوهش های گروهی و ....... یکی دیگر از مزایای این الگو ایجاد تفکر واگرا در فراگیران می باشد. هم چنین قیاس هایی که در این الگو به کار می رود باعث می شود که یادگیری های فراگیران عمق بیشتری پیدا کرده باعث ایجاد حس لذت بخش رضایتمندی در فراگیر شوند و مهم ار پرورش خلاقیت در فراگیر می باشد، 
از جمله آثار مستقیم این الگو می توان به توانایی مشکل گشایی که زیر مجموعه ای از تفکر تحلیلی یا منطقی به شمار می آید اشاره کرد.(همان منبع،1384، ص109 تا 138).
 در بدیعه پردازی فعالیت ها از طریق قیاس ها (مستقیم، شخصی، فشرده) انجام می شود، معلم هدایت دانش آموزان را برای پرداختن به فعالیت استعاره ای به عهده دارد. دانش آموزان با بهره جویی از روش بدیعه پردازی ، اندیشیدن درباره ی ابعاد گوناگون موضوع به همکاری ، فعالیت و حل مسئله می پردازند.(فرخ مهر، 1385، ص63)
 الگوی تفکر استقرایی: الگوی تفکر استقرایی هم چون دیگر الگوهای جدید به رشته تفکر دانش آموزان و آموزش محتوای برنامه های درسی کمک می کند . در این الگو فرایند یاددهی –یادگیری دوسویه است.(همان منبع، 1385، ص103)  
اجرا الگو باعث می شود که دانش آموزان اطلاعات را جمع آوری کرده و به دقت آن را بررسی کنند و سپس آن را به مفاهیم تبدیل کنند. هم چنین این الگو فراگیران را به چگونگی استفاده از منابع متعدد اطلاعات وا می دارد و یادگرفتن اینکه چگونه ارزیابی مختلف به اطلاعات و اطرافشان نگاه کنند. از جمله آثار غیرمستقیم این الگو می توان ایجاد تفکر منطقی و روح کاوشگری در فراگیران را نام برد.(جویس ودیگران،1384،ص70)

 الگوی حل مسئله:  این روش توسط جان دیویی بنیان گذار فلسفه ی تعلیم و تربیت ساخته شد. حل مسئله روشی فعال و گروهی است و تأکید آن بیشتر بر توسعه ی مهارت تفکر ، تقویت تفکر علمی ، منطقی و استدلال می باشد تا آموختن معلومات. در این روش معمولاً مسئله ای از سوی معلم برای دانش آموزان طرح می شود تا به کمک هم و بحث گروهی مسئله را تجزیه و تحلیل کنند و سرانجام منطقی ترینراه حل را برای آن انتخاب کنند.(فرخ مهر، 1385،ص 98)  

 از ویژگی های این روش این است که  امکان دسترسی و یادگیری دانش تازه ای به وجود می آید. این روش توانایی تحلیل استنتاج و و استدلال را افزایش می دهد.   تکنیک شش کلاه تفکر: روش شش کلاه تفکر برای ایجاد تغییر در شیوه تفکر جدلی، معمول و تبدیل آن به روش «ترمیم نقشه» طراحی شده است. 
هدف از کار برد شش کلاه ، تسهیل روند تفکر است به صورتی که متفکر بتواند به جای آن که با یک دست چند هندوانه بردارد در آن واحد به تمام روش های ممکن فکر کند.(دوبونو،1378،ص189) و هدف دیگر امکان «تغییردادن» شیوه تفکر است . اگر فردی در خلال یک جلسه دائماً به جنبه های منفی پرداخت می توان از او خواست تا کلاه سیاه خود را بردارد و از کلاه زرد استفاده کند.(دوبونو، 1378،ص187)  

از محاسن این الگو می توان به نقش بازی کردن ، راحتی، وضع قواعد بازی اشاره نمود.  

                              
 هدف ویژه شماره 1 بررسی تأثیر الگوی دریافت مفهوم بر پرورش تفکر کودکان :

 مراحل اجرای الگوی دیافت مفهوم: قبل از اجرای الگو ، معلم درباره ی مراحل اجرای آن با دانش آموزان ، گفت وگو می کند و آنان را در این زمینه آشنا می سازد.

 1)عرصه ی مطالب و شناسایی مفهوم: دانش آموزان در این مرحله ، معلم نمونه ها را عرصه می کند تا دانش آموزان آن ها را با یکدیگر مقایسه کنند، شباهت ها  و اختلافات را بشناسند، و به فرضیه سازی و آزمایش بپردازند. 

معلم از دانش آموزان می خواهد ، پس از اشاره به هر یک از نمونه ها ،(بلی ) یا (خیر) بگویند. معلم به دانش آموزان یادآور می شود که میان نمونه های بلی ، ویژگی مشترک وجود دارند. چنان چه دانش آموزی در گفتن پاسخ ، اشتباه کند ، معلم آن را تصحیح می کند . تا آخرین واژه، پرسش و پاسخ ادامه می یابد. زیرک(بلی)     مداد (خیر)      سعدی(خیر)       دیوار(خیر)         آبی( بلی)     درخت(خیر)      نازک(بلی )     زرنگ(بلی)     قشنگ(بلی)       برف(بلی)         شاگرد(خیر) )     شیراز(خیر)    کوتاه(بلی)           شاد(بلی              ·        بلی، یعنی این که اسم دارای مفهوم موردنظر می باشد و خیر، یعنی مفهوم مورد نظر را ندارد. ·        دانش آموزان با مقایسه ی نموه های(بلی)و (خیر) و توجه به خصوصیات هر کدام به فرضیه سازی می پردازند،آن ها را آزمایش می کنند.

 2)آزمون دستیابی به مفهوم: در این مرحله ، دانش آموزان در مورد مفهوم و آن چه دریافته اند،دیدگاه های خود را بیان می کنند درباره ی این که چرا بعضی خیر و بعضی بله، با هم گفت و گو می کنند و به بررسی می پردازند تا به مفهوم اصلی برسند. ·   

     واژه ها بر حسب نمود به دو دسته تقسیم می شوند و برای هر کدام ، عنوانی گذاشته می شود:اسم و صفت. ·        معلم از دانش آموزان می خواهد برای هرگروه ، مثال های دیگری بیان کنند و با آن ها جمله بنویسند. 3)تحلیل راهبردهای تفکر: پس از آن که مفهوم مورد نظر معلم(صفت) مشخص گردید، دانش آموزان  درباره ی نوع تفکر خود و این که چگونه به مفهوم اصلی رسیده اند ، برای دوستان خود ، توضیح می دهند. ·        گرچه این مرحله برای دانش آموزان پایه های اول و دوم ابتدائی دشوار است، اما برای دانش آموزان پایه های بالاتر ، مناسب می باشد.

    تأثیر این الگو بر پرورش تفکرکودکان : در این الگو معلم از دانش آموزان می خواهد نمونه ها را که شامل ویژگی هایی از آن مفهوم است با مثال های دیگری که فاقد آن نمودهاست، مقایسه و مقابله کنند و موضوع را کشف کنند و از همین موقع است که فراگیر از فرایندهای ذهنی خود کمک می گیرد، نحوه طبقه بندی فکر کردن او تقویت می شود. جمع بندی:به طور کلی الگوی دیافت مفهوم را برای جستجو درباره ی خصوصیات و فهرست کردن آن ها که می توان در تمییز مصادیق از غیر مصادیق مقوله های گوناگون از آن بهره گرفت . این شیوه ی تدریس که بر اصطلاح شیوه ی اکتشاف مفاهیم به شاگردان است، چند هدف مهم یادگیری را محقق می کند . 

تمرین استدلال استقرایی و فرصتی برای اصلاح راهبردهای مفهوم سازی فراگیران فراهم  می کند و تحمل ابهام از نمونه اهداف مهمی است که این الگو دربردارد.

 هدف ویژه شماره 2 بررسی تأثیر الگوی تفکر استعاره ای بر پرورش تفکر کودکان دبستانی: مراحل الگو یاددهی و یادگیری بدیع نگاری
 1-توصیف شرایط جاری معلم شاگردان را وادار می کند که موقعیت خود را توصیف کنند. 2-قیاس مستقیم شاگردان قیاس های مستقیم را ارائه می کنند، یکی را برمی گزینند و به توصیف مفصل تر آن می پردازند. 3-قیاس شخصی شاگردان خود را به جای قیاسی که در مرحله ی
2 انتخاب کرده اند ، قرار می دهند.
 4-تعارض فشرده شاگردان توصیف های خود را از مراحل 2و 3 ارائه کرده اند، چند تعارض فشرده را مطرح می کنند و یکی را برمی گزینند.
 5-قیاس مستقیم شاگردان قیاس مستقیم دیگری را که مبنتی بر تعارض فشرده است، مطرح کرده و برمی گزینند.
6-بررسی مجدد تکلیف معلم شاگردان را وادار می کند که به تکلیف یا مسئله اولیه برگردند و در آخرین قیاس، یا کل تجربه ، بدیعه نگاری را به کار بندند.( جویس،1384ص141 )

 بر اساس این شیوه معلم موضوعی را برای بحث و گفت و گو یا نقاشی را آماده می کند، و از دانش آموزان می خواهد آن موضوع را به گونه ای دیگر ببینند و پاسخ های خود را ارائه دهند.
 1)قیاس شخصی: اگر به جای یک هواپیما بودی، چه احساسی داشتی؟ نمونه ای از قیاس شخصی است. در این نوع قیاس، باید به موضوعی که مقایسه می شود، احساس همدلی، نزدیکی و یکی شدن را داشت و آن را در قالب خود، شرح داد.با این روش به درون فضایی می رویم که هرگز آن را تجربه نکرده ایم. با قیاس شخصی«رشداحساسی، ارتقاء می یابد.»
 2) قیاس مستقیم:به تشخیص و مقایسه ی روابط میان چندچیز یا مفهوم، قیاس مستقیم گفته می شود.مانند: تشبیه ی شعر به رودخانه  ، بهار به انسان، اجتماع به اتومبیل، کدام نرم تراست. یک زمزمه یا پوست بچه گربه؟
 3) قیاس فشرده(تعارض فشرده): مانند:پرهیاهوی خاموش، زشت و زیبا، دوست و دشمن، دو کلمه ی ضد و نقیض توصیف می شوند.( فرخ مهر 1385،ص63)
 تأثیر این الگو بر پرورش تفکر کودکان دبستانی: با اجرای این الگو فراگیران فراگیران خود را محدود و وابسته به واژه ها و کلمات کلیشه ای که همیشه یاد گرفته اند نمی کنند و با پیوند کلمات بی ربط و یا متضاد به یکدیگر تفکر جدیدی را به دست می آورند . جمع بندی:در حقیقت با استفاده از الگوی تفکر استعاره ای اعتماد به نفس فراگیران را افزایش می دهیم ؛ فراگیران نظرات مختلف ارائه داده وما هرگز برچسب صحیح و غلط در دستمان نیست که آن را سریع انتقال دهیم بلکه تشویق می کنیم که هر چه می دانید بگویید، وبدین ترتیب باعث خلق متون جدید و نو شده که این مسلما وابسته به  تفکر می باشد.  

 هدف ویژه ی شماره 3 بررسی تأثیر الگوی تفکر اسقرایی بر پرورش تفکر کودکان دبستانی مراحل اجرای الگوی تفکر استقرایی:
 1-تکوین مفهوم: دانش آموزان برای تعیین اجزای مربوط به موضوع توسط معلم هدایت می شوند: الف)فهرست گیری: از دانش آموزان خواسته می شود درباره ی موضوع، نمونه هایی را فهرست کنند. ب)گروه بندی: تقسیم بندی فهرست به چند بخش، توسط دانش آموزان انجام می شود. برای طبقه بندی درک شباهت ها ، اختلاف ها و توجه به معیارها ضروری است. ج)عنوان دهی: دانش آموزان برای انتخاب نام و عنوان مناسب برای هر گروه از نمونه ها با یکدیگر گفت و گو می کنند و سرانجام با کمک معلم ، عنوان های مناسب را انتخاب می کنند.
 2-تفسیر مطالب: در این مرحله دانش آموزان با تحلیل و تفسیر مطالب به یادگیری بیش تری می رسند. برای این که فراگیران به آگاهی و توانایی دست یابند به مراحل زیر ، پرداخته می شود:
 الف) تعیین جنبه های شاخص: از دانش آموزان خواسته می شود ویژگی های مشترک بین هر گروه را مشخص کنند. توجه فراگیران به شباهت ها ، تفاوت ها و تفسیر موضوع سبب می شود تا مفهوم هر جزء را بهتر درک کنند.
 ب)کشف روابط: دانش آموزان و معلم به بررسی روابط علت و معلولی میان اجزا و طبقات می پردازند و ارتباط میان طبقات را مشخص می کنند. در این مرحله ، دانش آموزان به درک و فهم  بیش تری از موضوع نایل می آیند. استفاده از مهارت تعیین روابط علت و معلولی سبب می شود تا فراگیران بر فرایندهای تفکر خود ، تعامل کنند. معلم از دانش آموزان می خواهد پاسخ های مربوط به مراحل الف و ب را در جدول چند بعدی بنویسند.  
ج)استنباط: استنباط موفقیت آمیز فراگیران مبتنی بر نتیجه گیری هایی است که طی مراحل قبل آموخته اندو استفاده از دانش پیشین برای شکل دهی اطلاعات به استنباط بستگی دارد. معلم با طرح پرسش هایی دانش آموزان را به درک عمیق تر موضوع هدایت می کند تا استنباط آنان  افزایش یابد و به تسلط بر موضع برسند. مهارت استنباط، فراگیران را به فراسوی اطلاعات سازمان دهی شده ی کتاب های درسی رهنمون می سازد.
 3- کاربرد اصول آن چه کشف و تولید گردیده، باید در موقعیت های تازه ای به کار رود و به آن ها عمل شود تا به یادگیری پایدار تبدیل شوند.
 الف) پیش گویی نتایج: اطلاعات تازه ای (تمرین های جدید) از سوی معلم مطرح می شود تا دانش آموزان بر اساس اصول و مفاهیمی که آموخته اند ، به آن ها پاسخ دهند.
 ب) توضیح پیش گویی: برای این که درستی یا نادرستی پاسخ ها مشخص شود، معلم از فراگیران می خواهد با یکدیگر گفت و گو و فرضیه سازی کنند. سپس سرگروه ها دلایل را بیان می کنند.  
ج) تصدیق پیش گویی: سرانجام ، گفت و گوی معلم با شاگردانش به تأیید فرضیه ها منجر می شود و به تعریف مفهوم پرداخته می شود. در الگوی تفکر استقرایی با هر یک از مراحل، زمینه هایی به وجود می آید تا در جریان آموزش، دانش آموزان مشارکت برای کشف مفاهیم بکوشند.
   تأثیر الگوی تفکر استقرایی بر پرورش تفکر کودکان دبستانی: همان گونه که می بینید در این الگو فعالیت ها از قبل توسط معلم تعیین شده و بعد بین او و شاگردان تعامل وجود دارد. فراگیران در این الگو هنگامی که ویژگی های مشترک را مشخص می کنند، شباهت ها و تفاوت ها را بررسی می کنند و می توانند مفهوم سازی کنند. در حقیقت از راهبردهای تفکر بسیار استفاده می کنند. سعی می کنند محیط اطراف و اطلاعات و داده ها را تجزیه و تحلیل کنند و سپس به تفسیر آن بپردازند که تفسیر خود دلیل محکمی براین است که فراگیر مطلب و مفهوم را درک نموده و در مورد آن به تفکر پرداخته است.  

 جمع بندی: به طور کلی الگوی تفکر استقرایی مسیری که در پرورش و شکل گیری تفکر باید طی شود را داراست مثل توصیف پدیده ها ، طبقه بندی و تعمیم . فراگیران با مشاهده دقیق و جدا سازی مواد (اشیاء ، تصاویر) از یکدیگر بینشی وسیع پیدا خواهند کرد.                                        

     هدف ویژه شماره 4 بررسی تأ ثیر الگوی حل مسئله بر پرورش کودکان : مراحل حل مسئله به روش دیویی: برای حل مسئله ، دانش آموزان به فعالیت های ذهنی وبرداشتن گام های مختلف مشغول می شوند:
 1)مشخص کردن مسئله: مسئله از نظر معلومات و مجهولات به خوبی طرح شود تا دانش آموزان ، متوجه ابعاد آن و وجود مشکل شوند و با علاقه به یافتن راه حل ها بپردازند.  در این مرحله دانش آموزان با موقعیتی نامعلوم و سوال برانگیز مواجه می شوند.
 2) جمع آوری اطلاعات براساس ساخت فرضیه: اطلاعات مقدماتی درباره ی مسئله جمع آوری می شود تا بر اساس آن ها فرضیه ساخته شود . فرضیه، یعنی اظهار نظر درباره ی مسئله و کشف رابطه ی علت و معلولی چیزها، فرضیه همواره صحیح نمی باشد. در این مرحله دانش آموزان باید با روش های تحقیق و جمع آوری اطلاعات آشنا شوند و منابع اطلاعاتی به آن ها معرفی شوند.
 3)فرضیه سازی: دانش آموزان راه حل های مختلف (فرضیه ها) را بیان می کنند. فرضیه ها باید راهی برای آزمودن آن ها را نشان دهند.
 4) آزمایش فرضیه ها: دانش آموزان فرضیه ها را با روش های مختلف ، دقیق و نامعلومی آزمایش می کنند تا درستی و نادرستی هر کدام مشخص شود.
 5)نتیجه گیری: شاگردان، فرایند فعالیت ها و یافته های خود را شرح می دهند .بهترین فرضیه که حل مسئله با آن ممکن می شود و مورد پذیرش می باشد، برای تعمیم و استفاده ی دیگران معرفی می شود.   تأ ثیر الگوی حل مسئله بر پرورش تفکر کودکان : در این الگو به دلیل ایجاد انگیزه ای که به دنبال ایجاد مسئله در ذهن فراگیر به وجود می آید حس کنجکاوی فراگیر برای حل مسئله به وجود می آید. 

 به دلیل پذیرفتن یک راه حل برای حل مسائل فراگیران فرصت بیش تری را صرف یادگیری نموده و از فرایندهای ذهنی خود بیش تر کمک می گیرند. این روش توانایی فراگیر درباره با رویارویی مشکلات زندگی افزایش می دهد  یعنی این که فراگیران در این مرحله به دلیل این که مرتب فکر می کند تا راه حل تازه تری پیدا کند ، در مسائل زندگی نیز می پسندد که فکر کند و تصمیم بگیرد.   جمع بندی: با اجرای این روش به تدریج از میزان وابستگی شاگرد به معلم کاسته می شود و توانایی یافتن راه حل ها ، رفع نیازهای روزمره در آنان افزایش می یابد.(فرخ مهر،1385 ص100)

 فراگیرانی که با این روش ها آشنایی پیدا می کنند در می یابند که برای حل یک مسئله راه حل های مختلفی وجود دارد و به طبع منطقی ترین راه را می توان انتخاب نمود و برای یافتن راه حل های متفاوت از نیروی عقل و یا همان تفکر باید بهره جست.  

 هدف ویژه شماره 5 بررسی تأثیر تکنیک شش کلاه تفکر در پرورش تفکر کودکان دبستانی: مراحل اجرای تکنیک شش کلاه تفکر: «دوبونو » سعی می کند به کسانی که به دور هم جمع می شوند ، بیاموزد که به تفکر خود نظم دهند و آن گاه در این میان، به راه هاب خلاقانه بیاندیشند و با یک هماهنگی مدبرانه نتایج راطبقه بندی و اولویت بندی کرده و در تصمیم گیری ها از آن استفاده کنند. اگر شما می خواهید با تکنیک شش کلاه تفکر در جلسات قدم بگذارید، تصور کنید به یک جلسه قدم گذاشته اید و شما مسئول نظم دهی ، هدایت و نتیجه گیری از آن جلسه هستید، در اینجا کلاه آبی را بر سر شما خواهند گذاشت ، زیرا هنگامی که کسی کلاه آبی را بر سر می گذارد باید به موارد زیر دقت کند:
 1-    رنگ آبی نماد آسمان آبی رنگ است که چتر آن بر همه جا گسترده شده است و کسی که کلاه آبی بر سر خود می گذارد باید بتواند افکار جاری در محیط جلسه را در ذهن خود به جریان درآورد و نظم و تمرکز دهد.
 2-    کلاه آبی همچون یک نرم افزار است که تلاش می کند به تفکر کردن جمع، جهت دهد و با برنامه ای مشخص آن را به سرانجام برساند و گویی همچون یک کارگردان تفکر ما را هدایت می کند .
 3-    با کلاه آبی اولویت ها و محدودیت ها تعیین می شود ، به هر حال فرد خوش شانسی هستید که کلاه آبی بر سر شما قرار می گیرد و اگر مدبرانه عمل کنید می توانید به انجام یک تصمیم خوب موفق شوید ، اکنون بر روی صندلی خود بنشینید و موضوع و یا مشکل مورد بحث را بر روی تخته سیاه بنویسید . 
در نخستین اقدام و با هدایت شما همه اعضا باید کلاه سفید را بر سر بگذارند و در مورد موضوع بیان شده بیاندیشند. هنگامی افراد همگی تصمیم می گیرند با کلاه سفید تفکر کنند باید به نکات زیر توجه کنند:
 1-کسی که کلاه سفید بر سر می گذارد باید به طور موقت عقاید و نظراتش را به بایگانی ذهنش بسپارد.
 2-هر آن چیزی که از اطلاعات محض در مورد موضوع یا مشکل مورد بحث می دانید بیان کنید.
 3- «ادوارد دوبونو» در این باره می گوید: چنین فردی همچون کودکی است  که محتویات جیب خود را بر روی میز خالی می کند.
 4-هنگامی که کلاه سفید را بر سر می گذارید ، نباید به چیزهایی که شامل الهامات ، قضاوت های متکی به تجارب گذشته ، عواطف ، احساسات و عقاید است توجه کنید و تنها باید همچون یک رایانه ، فقط اطلاعات ارائه کنید. حال شما باید اطلاعات به دست آمده از حاضرین در جلسه را که به واسطه تفکر با کلاه سفید ارائه شده است را جمع بندی کنید و اعضای جلسه را وارد مرحله بعد کنید تا با گذاشتن کلاه قرمز بر سر ، شروع به تفکر کنند.

 هنگامی که حاضرین می خواهند با کلاه قرمز در مورد موضوع مورد نظر تفکر کنند باید به نکات زیر توجه کنند:
 1-    اجازه دهید احساسات و عواطف بر وجود شما حاکم شده و به زبان درآیند و هر کسی می تواند از الهامات و دریافت های ناگهانی خویش سخن گوید و دیگر نیازی به استدلال نیست. اگر به احساسات اجازه بروز ندهیم بدون شک ناخواسته و بدون دقت نظر، در تصمیم گیری ها وارد شده و چه بسا سبب بروز مشکلاتی برای ما شوند.
 2-    هنگامی که از کلاه قرمز استفاده می کنیم از قوی ترین احساسات خود نظیر ترس و نفرت گرفته تا احساسات ظریف نظیر تردید و سوءظن باید سخن به میان آوریم و به گفته «دوبونو»  باید همچون آینه ای شویم که احساسات با تمام پیچیدگی هایش بیان شوند . بدون شک احساسات نقش مهمی در زندگی انسان دارند و چه بسا سبب ایجاد هدف هایی نیز در زندگی ما شوند، شما با کلاه قرمز ممکن است چنین جملاتی را به زبان آورید :  
« اگرچه همه آمارها و اطلاعات احتمال موفقیت می دهد اما احساسم می گوید، موفق نمی شویم» و یا بگویید«اگرچه اطلاعات و آمار احتمال موفقیت نمی دهند اما احساسم می گوید ، موفق می شویم» پس از این که تمام نظرات اعضای جلسه ارائه شد، شما اقدام به جمع آوری تراوشات فکری حاضران کرده و آن گاه به مرحله بعد قدم بگذارید و اجازه دهید حاضران کلاه سیاه را بر سر بگذارند.

   کلاه سیاه با گذاشتن این کلاه بر سر نباید احساسات منفی بدون منطق بیان شوند بلکه فرد باید دیدگاه های منفی خود را در خصوص مشکل یا موضوع مورد بحث به صورت منطقی بیان کند. بدون شک اگر از این کلاه به خوبی استفاده شود ، می تواند ما را از مخاطراتی که در آینده از چشمان ما دور می ماند آگاه کند. ما باید به خاطر داشته باشیم امروزه بسیاری از مردم کلاه های سیاه رنگی بر سر می گذارند که تنها با احساسات منفی همراه است  که در آن از منطق خبری نیست. منفی بودن اصولاً آسان تر است. زیرا خراب کردن از درست کردن آسان تر است.

 تفکر منفی به گفته «دوبونو» جذاب است، زیرا دستاوردهای آن را می توان به فوریت مشاهده کرد. اثبات خطای دیگران برای ما رضایت در پی دارد و حمله کردن به یک دیدگاه در ما احساس برتری می بخشد و برعکس ستودن یک نظر سبب می شود در خود احساس کنیم با فرد برتری روبرو شده ایم. اصولاً در این مرحله، افراد باید اشتباهات و خطاها و موارد نادرست موجود در موضوع یا مشکل مورد بحث را مطرح کنند و نتایج بحث های ارائه شده توسط شما جمع بندی شده و در نهایت ثبت شود و آن گاه بار دیگر اجازه دهید حاضران کلاه زرد را بر سر خود بگذارند و شروع به تفکر کنند. زرد نماد آفتاب است و آفتاب شروعی برای سازندگی، شادابی و خوش بینی است. گویی هر جا سراغ از خورشید گرفته می شود گرمی زندگی و زایشی دیگر در میان است و تفکر مثبت باید به همراه کنجکاوی و شادمانی وسرور و تلاش برای درست شدن کارها باشد.فرد باگذاشتن کلاه زرد تلاش می کند به نکات ارزشمند و مثبت موضوع بنگرد. اصولاً افکار سازنده به سوی مثبت گرایی تمایل دارند، یکی از تمریناتی که فرد با کلاه زرد می تواند انجام دهد بهره گیری از تجربیات ارزشمند گذشته است. کلاه زرد در ابتدا در صدد کشف فواید موجود در موضوع مورد بحث است و هر آنچه می کاود ، بیان می دارد. اکنون بار دیگر به جمع بندی نظرات به دست آمده بر اثر کلاه زرد بپردازید.   اکنون حاضران باید کلاه سبز را بر سر بگذارند. 
کلاه سبز، کلاه خلاق است .
 سبز ، رنگ باروری است و همچون دانه ای است که هنگامی که در دل خاک می روید، روزی به درختی تناور و سرسبز تبدیل می شود هنگامی که افراد کلاه سبز را بر سر می گذارند ، باید به راه های نو بیاندیدشند که می تواند در آن موضوع مورد نظر اثرگذار بوده و به تصمیم گیری های خلاقانه منجر شود. شما با این کلاه علاقمند هستید در راه تغییر قدم بگذارید و تحول را در آغوش بگیرید. نظرات جدید و بدیع ارائه کنید و جرقه خلاقیت را از ذهن خود به بیرون رها کنید.(دوبونو،1378ص 40)

 هرگاه تمامی این راه ها با بن بست روبرو شد اکنون باید به مدد خلاقیت راه های جدیدی را کشف کنید. خلاقیت شامل  انگیزش ، کندوکاو و پذیرش خطر است. هنگامی که حاضران کلاه سبز را بر سر می گذارند ، فرصتی می یابند که مغز را از روزمرگی بیرون آورده و به جست و جوی چیزهای کشف نشده هدایت کنند . حال فرصتی به حاضران دهید تا ایده های نو ارائه کنند و آن گاه به ثبت این ایده ها پرداخته و به جمع بندی نظرات بپردازید. بدون شک برای خلاقانه اندیشیدن باید فرهنگ خلاقیت را بر فضای جلسه حاکم کنید، اکنون شما باید تلاش کنید که با کلاه آبی که بر  سر گذاشته اید به ارزیابی نتایج پرداخته و به یک جمع بندی مناسب برسید و در نهایت در جهت حل مشکل یا پیگیری مورد نظر تصمیم نهایی را بگیرید. 
بدون شک هر یک از اعضا می توانند کلاه آبی را به امانت گرفته و با آن به تفکر بپردازند و در اتخاذ  تصمیمات به شما کمک کنند . در پایان شما در می یابید هنگامی که جلسه را این گونه مدیدریت می کنید، دیگر شاهد آن نخواهید بود که یک فرد تنها با کلاه سیاه قدم به جلسه بگذارد و یا فرد دیگری تنها با کلاه قرمز تفکر کند ، بلکه همه مجبورند با شش کلاه مذکور تفکر کنند و اندیشه های ذهن خود را ارائه کنند.  
   ( آقایی ،1382، :مقاله)
 چگونگی تأثیر این تکنیک در پرورش تفکر کودکان :  

این تکنیک چون یک حالت بازی و جذابی دارد بچه ها فکر خودشان را بیان می کنند و چون با همان روش بازی به تعویض کلاه می پردازند تمایل به تغییر تفکراتشان نشان می دهند . همین بازگو کردن فکر بچه ها ست به پرورش تفکر می انجامد.   جمع بندی: تکنیک شش کلاه تفکر باعث می شود تا تفکرات کودکان خود را هدایت کنیم می توانیم آنچه را که می خواهیم به سوی خود بخوانیم . در این تکنیک همان طور که قبلاً اشاره شد ، در یک جلسه ی بحث و گفتگو می توان افراد را از مسیر همیشگی تفکرشان خارج کنیم تا بتواند درباره ی موضوع مورد بحث متفاوت بیندیشند.                        

     جمع بندی :   به طور کلی ما به مقدار اطلاعاتی نیازمندیم که توان فراهم کردن آن ها را داریم ، اما به تفکر نیازمندیم. برای تصمیم گیری درباره این که به دنبال چه اطلاعاتی هستیم و از کجا باید بیابیم به تفکر نیازمندیم . هم چنین برای دست یابی به راه های ممکن سروسامان دادن به اطلاعات به تفکر نیازمندیم.(دوبونو،1384ص101)  

 برای ایجاد و پرورش تفکر در انسان ها راه ها و روش های متعددی در بسیاری از کتاب های اندیشمندانی چون ادوارد دوبونو، دکتر شریعتمداری و استاد مرتضی مطهری عنوان شده است که لازم است معلمان همه مقاطع تحصیلی با بهره گیری از آن ها در امر تدریس و فرایند یاددهی –یادگیری کلاسشان بهره گیرند. در 
این مقاله پس از تعریف تفکر و اشاره به برخی از انواع تفکر به  5 روش موثر در پرورش تفکر کودکان  دبستانی را  وچگونگی تاثیر هر یک از آنهارا پس از معرفی هر یک از روش ها چگونگی تأثیر آن را نیز عنوان کنیم.  روش های الگوهای دریافت مفهوم ، تفکر استعاره ای ، تفکر استقرایی که از خانواده ی پردازش اطلاعات بودند گرایش فطری انسان برای درک و فهم جهان از طریق دستیابی به داده ها و سازماندهی آن ها به دیگران و تولید راه حل قطعی برای آن و ارائه مفاهیم و زمان مناسب برای انتقال آن ها به دیگران را مورد تأکید قرار می دهد و هم چنین موجب تقویت تفکر خلاق نیز می شوند.  در الگوی حل مساله  فراگیران هم  حل مسائل علمی را خوب یاد  می گیرند و به دنبال آن سعی خواهند کرد مشکلات زندگی را با تفکر و ارائه راه حل های متفاوت حل نمایند.  با اجرای الگوی شش کلاه تفکر امکان تفکر در مورد تفکرات دیگران وشناخت نوع تفکر خود و دیگران ایجاد خواهد شد و اینکه متوجه خواهند شد که می توان به گونه های مختلفی بیندیشیم و دنیا را جور دیگری نگاه کنیم.                                
   پیشنهادات :
 جهت بنیادی نمودن این امر مهم و حیاتی به نظر میرسد پیشنهادات زیر بتواند راهگشا باشد.
   1-    پیشنهاد می شود در طول هفته در زنگ های کتاب بنویسیم یا در زنگ درس مدنی 15 دقیقه از وقت را اختصاص به بیان مشکل یکی از دانش آموزان داده واز بچه ها بخواهیم فکر کنند راه حل های ممکن برای حل این مشکل را در برگه ای بنویسند و ارائه دهند ودر فرصت مناسبی دیگر راه حل ها را بررسی کرده تا دانش آموزان توانایی خویش را در حل مشکلات ببینند و تفکراتشان را توسعه دهند.
   2-    گذاشتن زنگ تفکر در یکی از روزهای هفته و برنامه ای منا سب که درآن موضوعات مناسب تا پایان سال معین شده باشد ( هر موضوع را برای دوهفته در نظر بگیرند) آماده کنند و با روشهای ذکر شده در مقاله حاضر به بررسی موضوعات بپردازند.
   3-    در زنگ ا نشا می توان با استفاده از الگوی شش کلاه تفکر موضوعی را با انواع تفکرات توصیف کرده و فراگیران با ترکیب آن یک متن تخیلی بنویسند. ( بهتر است با گذاشتن کلاه برسر نظراتشان را بنویسند .)  
 4-    با توجه به اینکه هنوز در کشور ما علیرغم توصیه های زیاد در مورد بکار گیری روش های موثر جهت رشد تفکر در دانش آموزان می شود ولی هنوز شاهد اجرای روش های تدریس سنتی که منجر به یادگیرنده های منفعل در کلاس ها شده است می باشیم، بنابراین بهتر است آموزشهای جدید و مناسب در این زمینه فراهم گردد.  
 5-    معلمان و مربیان با ارائه تکالیفی مناسب در خارج از کلاس -که هدف آن بکارگیری این روش ها در حل مسئله داده شده باشد- فراگیران را در بکار گیری این روش ها در زندگی روزمره تشویق نمایند.              

              


 «فهرست منابع»  
 1-جویس ، بروس و امیلی کالهون و دیوید هاپکینز. الگوهای یادگیری ابزارهایی برای تدریس . مترجمان:محمود مهرمحمدی و لطفعلی عابدی، تهران:سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت).1384.       
 2- حسینی نسب ، داود علی اقدم، فرهنگ تعلیم و تربیت . تبریز: احرار، 1375        
3- دشتی ،محمد، نهج ا لبلاغه. قم :حضور، 1379.  
 4- دوبونو، ادوارد، سلسله درس های تفکر. مترجم: مرجان فرجی، تهران: جوانه رشد،1384.  
 5-دوبونو، ادوارد، درس های درست اندیشیدن. مترجم: ملک دخت قاسمی نیک منش، تهران: اختران،1384.        
 6-دوبونو، ادوارد، شش کلاه تفکر.آذین یزدی فر، تهران: پیک بهار، 1378.  
 7- دهخدا، علی اکبر، فرهنگ لغت. تهران: 1343.       
 8- سیف، علی اکبر، روان شناسی پرورشی (روان شناسی یادگیری و آموزش). تهران:آگاه، 1379  
      9- شریعتمداری ، علی، روان شناسی تربیتی . تهران:امیرکبیر.1382.  
   10- شریعتمداری، علی، نقد و خلاقیت در تفکر، تهران: مرکز نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.1380.  
   11- شعبانی ، حسن، روش تدریس پیشرفته.(آموزش مهارت ها و راهبردهای تفکر). تهران: سمت ، 1382.     
  12- فرخ مهر، حسین، پرورش تفکر در کلاس درس، تهران:عابد،1385.  
     13 - مایرز، چت، آموزش تفکر انتقادی ، خدایار ابیلی . (سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی . تهران: 1374.  
 14-میرزا آقایی، حمید،تکنیک شش کلاه تفکر،(مقاله پژوهشی ). روزنامه اعتمادمرداد1382،شماره 342.  
 15-یارمحمدیان ، محمدحسین،ا صول برنامه ریزی درسی. تهران: یادواره کتاب ، 1377.

   تهیه و تنظیم:اکرم مالکی پور دانشجوی رشته کارشناسی آموزش ابتدایی سال 1381    
برچسب‌ها: تفکر, خلاقیت, استدلال, تفکراستعاره ای

تاريخ : شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۲ | 17:10 | نویسنده : اکرم مالكي پور |