افرادی که نقش های خود را در جامعه اجرا می کنند و رفتار آنها مناسب و سازگارانه است،سالم در نظر گرفته می شوند بر عکس،کسانی که نمی توانند نقش های خود را برآورده کنند و مسئولیت های خود را انجام دهند یا رفتارشان نامناسب است ،بیمار انگاشته می شوند.فرهنگ هر جامعه قویا"بر ارزش ها و عقاید آن تاثیر می گذارد و این به نوبه خود بر نحوه ای که آن جامعه سلامتی و بیماری را تعریف می کند تاثیر می گذارد.آنچه را که یک جامعه ممکن است پسندیده و مناسب در نظر بگیرد،جامعه دیگر ممکن است ناسازگارانه و نامناسب بداند.

سازمان بهداشت جهانی،بهداشت یا سلامتی را به صورت کامل خوب بودن جسمانی،روانی،و اجتماعی نه صرفا"فقدان بیماری یا ضعف و ناتوانی تعریف می کند.افراد در حالت سلامت هیجانی،جسمانی و اجتماعی،مسئولیت های زندگی را برآورده می کنند،در زندگی روزمره به صورت موثر انجام وظیفه می کنند،و از روابط میان فردی و خودشان خشنود راضی هستند.

عوامل مؤثر بر سلامت روان:

عوامل متعددی بر روی سلامت و بهداشت روان انسانها تاثیر گذار می باشند با وجود جدا نبودن اثرات متقابل عوامل فردی و محیطی ما برآن شدیم یک تقسیم بندی کلی از عوامل فردی(شامل:ِ ژنتیک و فیزیولوژی،جنسیت،باورها و اعتقادات فردی،داشتن مهارت های زندگی و... است)و محیطی(عوامل فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی، محیط خانوادگی و... )مؤثر بر سلامت روان انجام دهیم از سوی دیگر وجود بیماری هایی از قبیل بیماری های قلبی،اضطراب،افسردگی،موقعیت هایی که بی کاری زیاد و درآمد پایین است،آموزش محدود است و همجنین در موقعیت هایی که استرس زیاد است ،تبعیض جنسیتی وجود دارد،سبک زندگی ناسالم است و تخطی از قانون وجود دارد مشکلات روانی بیشتر و گویای این مسئله است که  روان و اجتماع ممکن است اثر متقابلی بر شدید کردن اثرات رفتار و سلامت داشته باشند.

۱-عوامل فردی:

بر سلامت روح و روان عوامل مختلف فردی مؤثر هستند.این عوامل شامل ژنتیک و فیزیولوژی، جنسیت،یادگیری مهارت های زندگی،اعتماد به نفس،قدردانی،باورها و اعتقادات فردی،خندیدن و شادی،لذت بردن از زندگی ، نداشتن کشمکش ،تغذیه،ورزش،خواب مناسب و کافی،عدم وجود اعتیاد،اشتغال به کار هستند.برخی از این عوامل نظیر ژنتیک ، فیزیولوژی و جنسیت غیر قابل تغییر اما برخی از آنها قابل تغییرند.با مطالعه مطالب گفته شده در ذیل شما می توانید با حقایق وراهکارها یی در خصوص عوامل قابل تغییر آشنا شویم و از این طریق سلامت روان خود را ارتقا دهیم.

ژنتیک و فیزیولوژی

نظام زیستى‏نگرى كه اساس روان ‏پزشكى را تشكیل مى‏دهد، سلامت روانى را زمانى محقق مى‏داند كه بافت‏ها و اندام‏هاى بدن به طور سالم و بى‏نقص به وظایف خود عمل كنند. در مقابل هر نوع اختلا ل در دستگاه عصبى و در فرایندهاى شیمیایى بدن، اختلال روانى را به همراه خواهد داشت.نمونه آن اختلالات روانی پس از آسیب مغزی و بیماری های جسمی و ناتوانی هایی است که بر روی سلامت روان تأثیر می گذارند و می توانند منجر به افسردگی،اضطراب و جداشدن از جمع شوند.

جنسیت

جنسیت تعیین کننده مهم بهداشت روانی و بیماری روانی است.تعیین کننده ای است که اشاره به ویژگی های متمایزاجتماعی و بیولوژیک مردان و زنان دارد.جنسیت به عنوان یک مولفه قدرتمند تعیین کننده اجتماعی سلامت است که با مشخصه های دیگر مانند سن ، ساختار خانواده ، تعامل ،درآمد ، آموزش و حمایت اجتماعی و فرهنگ در ارتباط است جنسیت عنصر حیاتی در نابرابری سلامت در کشورهای در حال توسعه است و این نابرابری ها بر روی سلامت روان نیز تأثیر می گذارد.سیاست های اقتصادی و اجتماعی که باعث تغییرات ناگهانی،مخرب و شدید درآمد، اشتغال و سرمایه اجتماعی می شوند که اگرقابل کنترل یا قابل اجتناب نباشد به طور قابل توجهی نابرابری جنسیتی علیه زنان و میزان اختلالات شدید روانی را افزایش می دهد.

نرخ کلی اختلالات روانی برای مردان و زنان تقریباً یکسان هستند، اما تفاوت قابل توجهی در الگوی  بیماری های روانی می توان یافت. زنان بیشتر از مردان تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی و موقعیت زندگی در معرض خطرات سلامت روانی قرار دارند. تجربه پریشانی عاطفی،خشونت جنسی، خشونت خانگی، فشارهای ایجاد شده توسط نقش های متعدد خود و تبعیض های جنسی بر علیه زنان بیشتر است تقریباً یک پنجم از زنان تجاوز یا اقدام به تجاوز را در طول عمر خود تجربه نموده اند.افسردگی شایع ترین مشکل سلامت روانی در زنان است.میزان افسردگی تک قطبی در زنان دو برابر بیشتر است.در مقابل در مردان وابستگی به الکل دو برابر و احتمال ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی سه برابر بیشتر از زنان است.در کشورهای توسعه یافته تقریباً 1 در 5 مرد و 1در 12 زن دچار وابستگی به الکل در طول عمر خود است.همچنین خشونت در مردان بیشتر است.


برچسب‌ها: متن آموزشی, روانشناسی, بهداشت روانی, گلستان دانش

تاريخ : یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۶ | 9:13 | نویسنده : اکرم مالكي پور |