حضرت ابراهيم و يقين به روز قيامت
ابراهيم (عليه السلام ) گفت : پروردگارا! به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مى كنى ؟ خداوند به او وحى كرد كه مگر به اين مساءله ايمان ندارى ؟ او گفت : ايمان دارم ولى مى خواهم آرامش قلبى پيدا كنم .
خداوند به او دستور داد كه چهار پرنده بگيرد و گوشت هاى آنها را در هم بياميزد، سپس آنها را چند قسمت كند و هر قسمتى را بر سر كوهى بگذارد، بعد آنها را بخواند تا صحنه قيامت را مشاهده كند، او نيز چنين كرد و با نهايت تعجب ديد اجزاى مرغان از نقاط مختلف جمع شدند و نزد او آمدند.
قرآن كريم در سوره بقره در اين باره چنين مى فرمايد: و (به خاطر بياور) هنگامى كه را كه ابراهيم گفت : خدايا به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مى كنى ؟
فرمود: مگر ايمان نياورده اى ؟ عرض كرد: چرا ولى مى خواهم قلبم آرامش يابد، فرمود: در اين صورت چهار نوع از مرغان را انتخاب كن و آنها را (بكش و گوشتشان را) در هم بياميز، سپس بر هر كوهى قسمتى از آن را قرار بده . آنگاه پرندگان را بخوان ، به سرعت به سوى تو مى آيند و بدان كه خداوند، قادر و حكيم است )).
مدت عمر ابراهيم (عليه السلام ) و مدفن او
مدفن آن حضرت در سرزمين فلسطين در حبرون (٢٦٢) است ، جايى كه هم اكنون به شهر ابراهيم خليل معروف و موسوم است . مسعودى نوشته است كه آن حضرت را در زمينى دفن كردند كه پيش از آن خودش آن جا را خريدارى كرده بود.
برچسبها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, حضرت ابراهيم
.: Weblog Themes By Pichak :.