استجابت دعاى ابراهيم (عليه السلام)

 

در رواياتى از شيعه و اهل تسنن نقل شده است كه وقتى ابراهيم را بالاى منجنيق گذاشتند و مى خواستند در آتش بيندازند آسمان و زمين و فرشتگان فرياد برآوردند: ((پروردگارا! خليل تو ابراهيم به دست آتش سپرده مى شود و مى سوزد؟)) و از خداوند متعال تقاضا كردند كه ابراهيم را حفظ كند.

در اين هنگام بود كه جبرئيل به ملاقات ابراهيم آمد و به او گفت : ((آيا نيازى به من دارى ؟)) ابراهيم پاسخ داد كه : ((به تو نيازى ندارم ولى به پروردگار جهان نياز دارم )).

جبرئيل گفت : ((پس نيازت را از خدا بخواه )).

ابراهيم گفت : ((همين اندازه كه او از حال من آگاه است ، مرا كفايت مى كند)) و لحظه اى قبل از پرتاب شدن ، با خدا چنين راز و نياز كرد: يا احد يا احد يا صمد يا صمد يا من لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا اءحد توكلت على الله .



برچسب‌ها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, حضرت ابراهيم

تاريخ : شنبه سی ام مهر ۱۳۹۰ | 11:8 | نویسنده : اکرم مالكي پور |