ابراهيم در ميان آتش
به دستور نمرود، ابراهيم را از زندان بيرون آوردند و در حضور مردم هيزم ها را روشن كردند تا او را در آتش بياندازند. آنان به فكر افتادند كه اولا اين كوه عظيم هيزم وقتى روشن شود، خطر آتش سوزى و سرايت به اطراف را دارد و از اين رو بايد اطراف آن را محصور كرد و ديوارى كشيد و بدين وسيله آتش را مهار كرد. ثانيا، حرارت چنين آتشى مانع از اين است كه بتوانند ابراهيم را در آن بيندازند. براى رفع مشكل اول ، محوطه اى وسيع انتخاب كردند و اطراف آن ديوارهايى به ارتفاع سى ذرع كشيدند و تا جايى كه مى توانستند هيزم ها را در آن محوطه انباشتند. براى رفع مشكل دوم مطابق بعضى از روايات شيطان به صورت انسان نزد آنان آمد و ترتيب ساختن منجنيق را به آنان تعليم داد و چون منجنيق ساخته شد، هيزم ها را برافروختند و آتش مهيبى روشن شد. در اين هنگام ابراهيم را به وسيله منجنيق به سوى آتش پرتاب كردند.
برچسبها: قصه هاي قرآني, از آدم تا خاتم, تاريخ انبيا, حضرت ابراهيم
.: Weblog Themes By Pichak :.