زندگى
پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنى اميه (
هشام بن عبدالملك - وليد بن يزيد - يزيد بن وليد - ابراهيم بن وليد - مروان
حمار ) كه هر يك به نحوى موجب تألم و تأثر و كدورت روح بلند امام معصوم
( ع ) را فراهم مىكردهاند ، و دو نفر از خلفاى عباسى ( سفاح و منصور ) نيز
در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب كردند و نشان دادند كه در بيداد و
ستم بر امويان پيشى گرفتهاند ، چنانكه امام صادق ( ع ) در 10 سال آخر عمر
شريفش در ناامنى و ناراحتى بيشترى بسر مىبرد .
2. عصر امام صادق ( ع )
عصر
امام صادق ( ع ) يكى از طوفانىترين ادوار تاريخ اسلام است كه از يك
سواغتشاشها و انقلابهاى پياپى گروههاى مختلف ، بويژه از طرف خونخواهان امام
حسين ( ع ) رخ مىداد ، كه انقلاب "ابو سلمه" در كوفه و
"ابو مسلم" در خراسان و ايران از مهمترين آنها بوده است . و همين
انقلاب سرانجام حكومت شوم بنى اميه را برانداخت و مردم را از يوغ ستم و
بيدادشان رها ساخت . ليكن سرانجام بنى عباس با تردستى و توطئه ، بناحق از
انقلاب بهره گرفته و حكومت و خلافت را تصاحب كردند . دوره انتقال حكومت
هزار ماهه بنى اميه به بنى عباس طوفانىترين و پر هرج و مرج ترين دورانى
بود كه زندگى امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود .
و از
ديگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مكتبها و ايدئولوژيها و عصر تضاد افكار فلسفى
و كلامى مختلف بود ، كه از برخورد ملتهاى اسلام با مردم كشورهاى فتح شده
و نيز روابط مراكز اسلامى با دنياى خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نيز
شور و هيجانى براى فهميدن و پژوهش پديد آورده بود .
عصرى
كه كوچكترين كم كارى يا عدم بيدارى و تحرك پاسدار راستين اسلام ، يعنى
امام ( ع ) ، موجب نابودى دين و پوسيدگى تعليمات حياتبخش اسلام ، هم از
درون و هم از بيرون مىشد .
اينجا
بود كه امام ( ع ) دشوارى فراوان در پيش و مسؤوليت عظيم بر دوش داشت .
پيشواى ششم در گير و دار چنين بحرانى مىبايست از يك سو به فكر نجات افكار
توده مسلمان از الحاد و بىدينى و كفر و نيز مانع انحراف اصول و معارف
اسلامى از مسير راستين باشد ، و از توجيهات غلط و وارونه دستورات دين به وسيله
خلفاى وقت جلوگيرى كند .
علاوه
بر اين ، با نقشهاى دقيق و ماهرانه ، شيعه را از اضمحلال و نابودى برهاند
، شيعهاى كه در خفقان و شكنجه حكومت پيشين ، آخرين رمقها را مىگذراند ، و
آخرين نفرات خويش را قربانى مىداد ، و رجال و مردان با ارزش شيعه يا مخفى
بودند ، و يا در كر و فر و زرق و برق حكومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و
جرأت ابراز شخصيت نداشتند ، حكومت جديد هم در كشتار و بىعدالتى دست كمى از
آنها نداشت و وضع به حدى خفقانآور و ناگوار و خطرناك بود كه همگى ياران
امام ( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار مىداد ، چنانكه زبدههايشان جزو ليست
سياه مرگ بودند .
"جابر جعفى" يكى از ياران ويژه امام است كه از طرف
آن حضرت براى انجام دادن امرى به سوى كوفه مىرفت . در بين راه قاصد
تيز پاى امام به او رسيد و گفت : امام ( ع ) مىگويد : خودت را به ديوانگى
بزن ، همين دستور او را از مرگ نجات داد و حاكم كوفه كه فرمان محرمانه
ترور را از طرف خليفه داشت از قتلش به خاطر ديوانگى منصرف شد .
جابر
جعفى كه از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نيز مىباشد مىگويد : امام باقر ( ع
) هفتاد هزار بيت حديث به من آموخت كه به كسى نگفتم و نخواهم گفت ...
او
روزى به حضرت عرض كرد مطالبى از اسرار به من گفتهاى كه سينهام تاب
تحمل آن را ندارد و محرمى ندارم تا به او بگويم و نزديك است ديوانه شوم .
امام
فرمود : به كوه و صحرا برو و چاهى بكن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت
چاه بگو : حدثنى محمد بن على بكذا وكذا ... ، ( يعنى امام باقر ( ع ) به
من فلان مطلب را گفت ، يا روايت كرد ) .
آرى
، شيعه مىرفت كه نابود شود ، يعنى اسلام راستين به رنگ خلفا درآيد ، و به
صورت اسلام بنى اميهاى يا بنى عباسى خودنمايى كند .
در
چنين شرايط دشوارى ، امام دامن همت به كمر زد و به احيا و بازسازى معارف
اسلامى پرداخت و مكتب علمى عظيمى به وجود آورد كه محصول و بازده آن ،
چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام ، محمد بن مسلم و ... ) در رشتههاى
گوناگون علوم بودند ، و اينان در سراسر كشور پهناور اسلامى آن روز پخش شدند .
هر يك
از اينان از طرفى خود ، بازگوكننده منطق امام كه همان منطق اسلام است و
پاسدار ميراث دينى و علمى و نگهدارنده تشيع راستين بودند ، و از طرف ديگر
مدافع و مانع نفوذ افكار ضد اسلامى و ويرانگر در ميان مسلمانان نيز بودند .
تأسيس
چنين مكتب فكرى و اين سان نوسازى و احياگرى تعليمات اسلامى ، سبب شد كه
امام صادق ( ع ) به عنوان رئيس مذهب جعفرى ( تشيع ) مشهور گردد .
ليكن
طولى نكشيد كه بنى عباس پس از تحكيم پايههاى حكومت و نفوذ خود ، همان
شيوه ستم و فشار بنى اميه را پيش گرفتند و حتى از آنان هم گوى سبقت را
ربودند. .
امام
صادق ( ع ) كه همواره مبارزى نستوه و خستگىناپذير و انقلابيى بنيادى در
ميدان فكر و عمل بوده ، كارى كه امام حسين ( ع ) به صورت قيام خونين
انجام داد ، وى قيام خود را در لباس تدريس و تأسيس مكتب و انسان سازى
انجام داد و جهادى راستين كرد .
برچسبها: شهادت امام جعفر صادق, گلستان دانش, مالکی پور
.: Weblog Themes By Pichak :.