مشخصه های ساختارگرایی

 

  فیلسوفی به نام فیلیپس سه مشخصه روشن برای ساختارگرایی ذکرمی کند.ما این سه مشخصه را با عنوان یادگیری فعال و یادگیری اجتماعی و یادگیری خلاقانه می شناسیم.

 

یادگیری فعال: به دست آوردن فعالانه دانش و اطلاعات ومفاهیم. ساختارگرایی معمولا نقش فعالی برای یادگیرنده در نظر می گیرد. او به جای اینکه فقط بشنود بخواند و به حل تمرینات کاملا تکراری و عادی بپردازد باید بحث کند فرضیه بسازد تحقیق و طراحی کندو دیدگاههای دیگران را دریافت دارد.

 

یادگیری اجتماعی: بنا کردن دانش و مفاهیم به صورت اجتماعی و همراه با دیگران.ساختارگراها اغلب تاکید می کنند که دانش و مفاهیم تا حد زیادی اجتماعی هستند و نمی توانیم آنها را به طور انفرادی بنا کنیم. ما از طریق گفتگو با دیگران به مفاهیم دست می یابیم .

 

یادگیری خلاقانه: خلق کردن یا دوباره پدید آوردن مفاهیم و دانش ها. ساختارگرایان فرض را بر این می گذارند که دانش آموزان باید خودشان دانش را خلق کنند . این کافی نیست که یادگیرنده در موضع فعال قرار بگیرد. بلکه معلم باید او را هدایت کند که نظریه های علوم مختلف را دوباره کشف نماید .

 

کاملا طبیعی است که بپرسیم این مشخصه های ساختار گرایی چگونه به هم مرتبط می شوند؟ برای یک یادگیرنده داشتن نقش فعال موضوع اصلی است و درعمل جنبه های اجتماعی و خلاقانه ای با این نقش همراه اند. اما منطقا لازم نیست که یادگیرنده فعال الزاما دو مشخصا دیگر را هم داشته باشد. معلم می تواند تجربیات یادگیری را به روش فعال به گونه ای سازمان دهی کند که مستلزم درگیر شدن دانش آموز در یادگیری مفاهیم به صورت اجتماعی یا خلق و نوآوری نظریه ها و دیدگاه ها نباشد.

 

الگوی تدریس ساختار گرایی

 

۱- انسانها می توانند هر چیزی را بیاموزند به شرط آنکه بتوانند آنها را در ذهن خود معنا دار سازند.

 

۲- ساخت گرایان می گویند ذهن اساس و ابزار تعبیر و تفسیر رخدادها .اشیا و چشم اندازهای جهانی است.

 

۳- یادگیرندگان به کمک معلم اندیشه های خود را پیراسته می کنند و مهارتهایشان را بهبود می بخشند.

 

۴- انسانها براساس ساختهای ذهنی خود که باورها .اعتقادات و دانش آنهارا دربر می گیرد به تفسیر هستی می پردازند.

 

۵- ساخت گرایان براین باورندکه واقعیت به مفاهیمی گفته می شوند که شخص آنها را از جهان ساخته است.

 

درتدریس باید تاکید برتعامل بین یادگیرنده وآینده او باشد نه بر ایجاد کنش و واکنش بین یادگیرنده وگذشته بزرگسالان. خرد و استدلال بزرگسالی آینده شناسی خوبی برای رشد وتعالی یادگیری بنا نمی نهد.

 

یادگیرندگان اطلاعات را در زمینه تجارب خود تفسیر می کنند.تفسیر آنان هر چه باشد مسیری فرد گرایانه است .لازم به یادآوری است که مواد آموزشی که معلم به صورت عینی برای یادگیری طراحی می کند دانش آموزان آنها را درقالب تجارب و دانسته های خود تفسیر خواهند کرد ومتناسب با نیاز زمینه ها و علاقه شخصی به ساختن معنای ویژه خواهند پرداخت . ساخت گرایان توصیه می کنند که به جای تلاش برای مجسم کردن ساختی از یک واقعیت بیرونی برای یادگیرندگان باید به آنها کمک کرد تا خود به تجسم معناداری از دنیای بیرونی دست یابند.

 

مفاهیم اساسی الگوی تدریس ساختارگرایی

 

  الگوی تدریس حاضر بر مبنای چند مفهوم اساسی استوار است.یکی ازمفاهیم مفهوم ساخت است. منظور از ساخت شبکه درهم تنیده ای ازمفاهیم است.مفاهیم مربوط به یک حادثه یا رخداد و یک نظام دانش شبکه ای مفهومی را شکل می دهند.ساخت گرایان بر این باورند که یادگیرنده باید به صورت آگاهانه و به منظور معنا بخشیدن به انواع پدیده های هستی ساختهای ذهنی ایجاد کند.انسانها براساس ساختهای ذهنی خود که باورها اعتقادات و دانش آنها را دربر می گیرد به تفسیر هستی می پردازند.بنابراین از نظرساخت گرایان انسانی موفق است که بتواند واقع بینانه ترین تفسیر را از هستی داشته باشد. دانش سازی یا ساخت دانش مفهوم دیگری است که نقش اساسی درنظریه ساخت گرایی ایفا می کند.دانش سازی به معنای تولید ذهنی اطلاعات است.نظام یادگیری مبتنی بر ساخت گرایی اطلاعات یا دانش ویژه ای را برای یادگیرنده تجویز    نمی کند.بنا بر نظریه ساخت گرایی دانش اموز باید مسولیت یادگیری و طرز یادگیری خود را برعهده گیرد.

 

افزون بر این گفته شده است که دانش آموز خود باید به امتخاب یا تدوین راهبردهای یادگیری اقدام کند و اهداف یادگیری را معین سازد.یکی دیگر از مفاهیمی که توجه بیشتر روانشناسان وفیلسوفان ومربیان تعلیم وتربیت را به خود جلب کرده واقعیت است.واقعیت درنظریه ساخت گرایی به آنچه که درجهان ودرمکان خاص وخارج ازذهن انسان است اطلاق نمی شود.ساخت گرایان براین باورند که واقعیت به مفاهیمی گفته می شود که شخص آنهارا از جهان ساخته است.بر این اساس نقش معلمان درحوزه تدریس دگرگون می شود به این معنا که آنان وظیفه دارند باورها وتصمیمات ویژه یادگیرندگان را مورد حمایت قرار دهند.

 

 


برچسب‌ها: ساختارگرایی, روش تدریس, ارزشیابی توصیفی

تاريخ : چهارشنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۴ | 9:4 | نویسنده : اکرم مالكي پور |