شعری زیبا از شهریار در مورد حضرت مهدی(عج)
به بارگاه نگاهت بهار میِ‌بینم


بهار را بدرت جان نثار می‌بینم

***



به بال عشق تو بتوان بر اوج‌ها پر زد


فـلـک بـه نـام تـو انـدر مـدار می‌بینم



***

نوای نای دل کعبه جز ولای تو نیست


ط‌ـواف کـوی تو را افـتـخار می‌بـیـنـم


***


جـمـال کعبه ز خـال تو آبرومند است


وگرنه سنگ و گل بی‌عیار می‌بینم


***


چو سعی بی تو یکی پسته ایست دور از مغز


نـمـاز بـی تـو بـسی شـرمـســار می‌بـیـنـم


***


محمد و علی و فاطمه، حسن و حسین


ز چـهـر پـاک تـو مـهـدی، نـگار می‌بینم


***


مقام و حجر و حجرناودان و زمزم مهر


چو مستجار درت، خاکسار می‌بینم



***

به عشق روی تو بوسند حاجیان عرفات


تـو را فــروغ سـمـاوات یـار می‌بـیـنـم


***


به‌دور شمع گرانت وقوف و بیتوته است


به سوی خصم تو رمی جـمار می‌بینم

***



رخ تو چشمه خورشید و دیده ام خفاش


ز گرد و خاک معاصی است تار میبینم


***


تـو آفتاب گـران سـنـگ عـرصـه امـیـد


جهـان به‌راه تو چشم انتظار می‌بینم


***


رخ کریم تو از کعبه می دمد فردای


ازیـن سـرای گـل روزگار می‌بـینم



***

بتاب شمس پس ابر غیب، ای موعود


زمـانه در کـف قـوم شـرار می‌بـینــم

استادشهریار


برچسب‌ها: يا امام زمان, شعر, استاد شهريار, شعر درمورد امام زمان

تاريخ : جمعه هشتم آذر ۱۳۹۲ | 13:18 | نویسنده : اکرم مالكي پور |